چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
آقاجان... همین که سیدرضا گفته... همین.
آقاجان... همین که سیدرضا گفته... همین.
هرکس به تماشایی رفتند به صحرایی
ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
گویند تمنایی از دوست بکن سعدی
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
بیا بیا که تو از نادرات ایامی
برادری پدری مادری دلارامی
تو فضل و رحمت حقی که هر که در تو گریخت
قبول می کنیش با کژی و با خامی
*مولوی
نفحات وصلک اوقدت، جمرات شوقک فیالحشا
زغمت به سینه کم آتشی که نزد زبانه کماتشا
دلمـن بـهعشق تـو مینهد، قـدم وفا بـره طلـب
فلئن سعی فبه سعی، و لئن مشی فبه مشی
*جامی
پیدایی حق ننگ دلایل نپسندد
خورشید نه جنسی است که جویی به چراغش
*بیدل دهلوی
خسته ام از دست این و آن ولیکن باز هم
در میان این شلوغی ها تو را دارم حسین(ع)
* تک بیت های این بنده
عِبارَاتُنا شَتَّی وَحُسْنُکَ واحِدٌ
وَکُلّ إِلَی ذاکَ الجَمالِ یشِیْرٌ
ای از جمال حسن تو عالم نشانه ای
مقصود، حسن توست و دگرها بهانه ای
* قایل بیت اول معلوم نیست ولی در محاورات اهل فلسفه و عرفان زیاد استفاده می شود.
بیت دوم از مولوی است.
شاعر اگر سعدی شیرازی است!
بافته های من و تو بازی است!
حضرت امام خمینی(ره)
*مدتی است درگیر اشعار این استاد سخن شده ام.
لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
دیده را فایده آنست که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را*
می فرماید ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه...
*سعدی
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
سعدی