سَـــبیل

سَـــبیل؛ راهی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه ها و پرسشهای فکری، مذهبی، سیاسی و فرهنگی بنده، محمد دهداری.


۱ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

جوکر؛ هشدار یا تمجید!؟

محمد دهداری، سه شنبه، ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ۰۲:۵۲ ب.ظ، ۰ نظر

بالاخره تحت تاثیر به به و چه چه رفقای جان و با تاخیری نچندان زیاد جوکر را دیدم. از نظر فنی خوب علی رغم فقر دانشی که دارم و با مدد از تحلیل ها و نقدهای صاحبان دانش در این حوزه، فیلم را قابل توجه و قوی یافتم. ولی محتوای آن بدجور توی ذوقم زد. به نظرم هرچند ممکن است مولف گرایشات چپ هم داشته باشد ولی بر خلاف برخی رفقا که جوکر را بر علیه لیبرالیسم تحلیل کرده اند بنده فیلم را بر علیه هر نوع نظم اجتماعی دیدم. آن هم با منطقی الکن و ناقص! صرفا نالیدن از تبعیض و اختلاف طبقاتی و کوبیدن هر نوع مالکیت و ثروت و نظم... ازین منظر فیلم لقمه بزرگتر از دهانش برداشته است. ای کاش جوکر به جای تمجید و توصیه به آنارشی، صرفا مراحل پیدایش یک روانی آنارشیست را در میان جامعه ای فاسد شرح میداد. خروجی میشد اینکه صرفا هشداری باشد! هشداری با این مضمون که اگر اوضاع با همین منوال ادامه پیدا کند چنین موجوداتی ظهور خواهند کرد و این ناگزیر خواهد بود. ولی فیلم ادعاهای بزرگتری دارد... جوکر خیلی گنده گویی کرده و این گنده گویی را هم به خوبی به فرم درآورده است. ولی محتوا ظرفیت چنین حرفهایی را ندارد.
گنده گویی فیلم تمجید آنارشی و مخالفت با نظامات اجتماعی حالا از هر نوعی است. این هم محدود به کشورهای غربی نیست چراکه تبعیض و اختلاف طبقاتی محدود به کشورهای غربی نیست. هر کس با چنین مقولاتی مشکلی دارد و سودای عدالت در سر، ممکن است با جوکر هم داستان شود. حتی در کشوری مثل کشور ما که نظامات اجتماعی و سیاسی مستقر به طور رسمی هیچ نسبتی با لیبرالیسم ندارند.
فارغ از اینکه آیا آنارشی فی الواقع راه حل مناسبی برای اوضاع نابسامان فعلی هست یا نه، نکته آن است که این ادعاها برای محتوای فیلم بزرگ است. بله! فرم از پس این گنده گویی ها برآمده و اصلا دلیل بنده برای انتساب چنین گنده گویی های به فیلم همین قوت فرم اثر است. لیکن محتوا آنقدر عمیق و دقیق نیست که از پس این حرفها بربیاید.
آن نکات دقیقی که تحلیل گران و منتقدین درباره وجوه تکنیکال جوکر گفته اند از دکوپاژ گرفته تا سناریو، از قاب بندی ها و رنگ بندی ها و سنبل سازی ها و نور پردازی و خصوصا موسیقی گرفته تا منطق روایی و شخصیت پردازی و ریتم و تدوین... اینها همه و همه در خدمت همان گنده گویی است. اینها همه حاکی از یک بیانیه است. یک مانیفست. یک توصیه نامه. اینها همه به خوبی از پس ادعای فیلم برآمده اند. ولی محتوا الکن است. سطحی و دم دستی است.
اینکه پرسوناژ اصلی را بگذاریم وسط معرکه و هرچه بدبختی و نکبت و کثافت را هوار کنیم بر سرش و بعد تبدیلش کنیم به رهبر یک جنبش آنارشیستی که کلیه دست آوردهای تمدن بشری را تهدید می کند شاید از نظر شخصیت پردازی و منطق داستان درست باشد ولی از منظر تحلیل محتوا و نسبت میان آن با هدف و ادعای فیلم خیر!
اگر مدعای فیلم در حد هشدار باقی می ماند قابل پذیرش بود. برداشت من اینگونه است که صرفا در حد هشدار باقی نمانده. بلکه تمجید است! توصیه است! یا حداقل مخاطب عام مثل بنده اینطور برداشت می کند.