سَـــبیل

سَـــبیل؛ راهی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه ها و پرسشهای فکری، مذهبی، سیاسی و فرهنگی بنده، محمد دهداری.


۳ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

داستان ما و الگوی کشت!

محمد دهداری، دوشنبه، ۱۲ مهر ۱۴۰۰، ۰۸:۳۹ ق.ظ، ۰ نظر

محرابیان

اخیرا جناب محرابیان وزیر محترم نیرو در بیاناتی که ضمن سفر به خوزستان داشته اند فرموده اند: «شرکتهای بزرگ زراعی در خوزستان الگوی کشت را رعایت نمی کنند.»

پر واضح است که منظور نظر ایشان صرفا شرکت هایی مثل نیشکر هفت تپه و توسعه نیشکر و امثالهم نیست. ایشان دارند به در می گویند که دیوار بشنود. کشاورزان بیچاره خوزستان مخاطب اصلی این جملات هستند. همانها که طی سال آبی گذشته حتی سهمیه گازوئیل شان هم قطع شد تا دیگر الگوی کشت را رعایت کنند.

آقایان نماینده استان که در جلسه رای اعتماد به ایشان هیچ کدام به عنوان مخالف صحبت نکردند پاسخ نگرانی هایی که دارد به واقعیت می پیوندد را بدهند.

یک نفر نیست به وزیر محترم بگوید مگر در استان های کویری مرکز کشور الگوی کشت رعایت می شود؟ اصلا آنجا مگر مانند اینجا الگوی کشتی هم هست؟!

آقای وزیر محترم! در دل کویر با آب خوزستان دارند شالی کاری و هندوانه کاری می کنند! در همان استان ها ده ها ابرکارخانه آب‌بر ساخته اند به اتکای آب همین خوزستان تفتیده تشنه! لطف کنید در خوزستان از الگوی کشت دم‌ نزنید! این مردم قرن‌هاست که با آب کارون کشاورزی کرده اند. حق خوزستان را به سرقت نبرید. به فکر مردم مظلوم خوزستان نیستید به فکر تبعات امنیتی این قبیل تبعیض ها باشید! اگر بنا به رعایت الگوی کشت است باید برای همه باشد. عادلانه باشد. حق کشاورزی و محیط زیست و آب شرب خوزستان لحاظ شود.

ما در آبادان و خرمشهر قهرمان در محاصره کارون و بهمنشیر و اروندرود برای قطره ای آب آشامیدنی(نه کشاورزی و صنعتی) له له می زنیم... سالهاست بدون دستگاه های گران قیمت آب تصفیه کن امکان آشامیدن از آب لوله کشی را نداریم. حتی استحمام با این آب برای بسیاری افراد مشکلزاست! آنقدر از کارون برداشت کرده اند که به ما جز گندآبی متعفن و شور و تلخ نرسیده... تا آنجا که مجبور شده اند از کرخه برای آب آشامیدنی آبادان و خرمشهر و‌ نیمی از اهواز خط لوله ای با هزینه های نجومی احداث کنند... آنهم هر چند مدت یکبار توسط منافق و خلقی و جدایی طلب تخریب می شود تا آب شرب چندصد هزار نفر در گرمای پنجاه درجه، قطع یا شور و گل آلودتر از قبل شود.

بعد وزیر دولتی که همگی به آن چشم امید داشتیم و داریم در خوزستان چنین افاضاتی صادر می کنند. همین چند روز پیش مجددا خط لوله غدیر شکست و ما در آبادان چندین ساعت آب نداشتیم و از آن روز تا به حال، چنان آب شور شده که تا چند روز دیگر عید تعمیرکاران دستگاه های آب تصفیه کن شروع خواهد شد.

پی نوشت:

دیدم مهندس یوسفی مطالب حقی خطاب به ایشان بیان کرده ولی اینقدر کافی نیست. باید هرچه زودتر مقابل این اجحاف محرز و این بر شاخه نشستن و بن بریدن گرفته شود.

چرا محاکمه امثال روحانی و زنگنه تابو شده؟!

محمد دهداری، چهارشنبه، ۷ مهر ۱۴۰۰، ۰۱:۱۷ ق.ظ، ۰ نظر

کاری به این ندارم که جناب ژنرال در فاجعه کرسنت واقعا مقصر یا خائن بوده یا نه. حتی کاری به این ندارم که زمان رأی اعتماد گرفتن در دولت اول روحانی، وکلای ایران در دادگاه لاهه هشدار دادند اگر ایشان مجددا وزیر شود به علت نقشی که در انعقاد قرارداد داشته جریان دادرسی که به نفع ما در جریان بود بر علیه ما خواهد شد.

همچنین کاری ندارم که جناب زنگنه قول داد به پشتوانه توانایی های ژنرالی خود اگر دوباره وزیر شود سه ماهه پرونده کرسنت را به نفع ایران مختومه خواهد کرد. نهایتا هم نه تنها چنین نکرد بلکه با امنیتی کردن موضوع و به واسطه شعام مانع اطلاع رسانی رسانه ها در خصوص وضعیت پرونده در دادگاه شد و بعد هم با اقداماتی سراسر ابهام بر شبهات آن افزود!

به این هم کاری ندارم که اصولا چه انگیزه ای روحانی را برآن داشت که علی رغم انذار وکلا، با ورق ژنرال دست به چنین قماری بزند و اینکه خود زنگنه چرا پذیرفت! و ایضا به اینکه این مبلغ ششصد و اندی میلیون دلار که اخیرا دادگاه لاهه ایران را محکوم به پرداختش کرده صرفا جریمه بخش کوچکی از پرونده کرسنت است و مطابق تخمین ها جریمه اصلی بالغ بر چهارده میلیارد دلار است.

به هیچکدام از اینها کاری ندارم. فقط و‌ فقط یک سوال دارم. آنهم اینکه بالاخره در این مملکت قوه قضائیه ای هست؟! بالاخره امثال جناب زنگنه وقتی و جایی باید پاسخگو باشند؟! اصلا شاید تبرئه شدند! حکومت و قوه قضائیه هم به کنار! چرا فعالین رسانه ای و فجازی اینگونه سکوت کرده اند؟!

افسوس که وقتی ما می گوییم امثال روحانی و زنگنه را محاکمه کنید حتی برخی که مدعی عدالت خواهی هم هستند با نگاهی عاقل اندر سفیه می گویند چرا مردم را به امر ناممکن امیدوار می کنید؟! یا حتی برخی -دچار بیماری سوء ظن- می گویند درخواست ناشدنی می کنید تا حواس ها از امور مهم جاری پرت شود.

در حالی که فضاحت های دولت روحانی واقعا در تاریخ پس از انقلاب سابقه نداشته. اگر حکومت در مقابل این قسم فجایع سکوت کند و نادیده بگیرد هیچ مدیر و مسئول دیگری در این مملکت برای قوه قضائیه و نظامات نظارتی دیگر تره هم خرد نمی کند. محاکمه اینها نه تنها دل میلیون ها ایرانی را خنک می کند بلکه امید به اصلاح رویه های مفسده آور را زنده نگه می دارد.

عجیب اینکه برخی از همان دوستان سوت زن که سر موضوعات بسیار کم اهمیت تر و با امارات و ادله سست تر و بعضا به غلط جنجال به پا می کنند به جای اینکه با فریاد محاکمه این افراد را مطالبه کنند مقابل آن ایستاده اند.

راه سوم دیپلماسی، پیش پای دولت رئیسی

محمد دهداری، دوشنبه، ۵ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۱۹ ب.ظ، ۰ نظر

آژانس و غربی ها در یک رفتار کاملا هماهنگ دارند تحمل و جسارت دولت جدید ایران را می سنجند. به واقع اگر دولت جدید با همان طرز فکر سابق بخواهد مسیر را ادامه دهد و یا حتی سعی کند با مانورهای کلامی زمان بخرد و برای آینده ای نامعلوم وقت تلف کند کما اینکه در این چند ماه آغازین کرده، غربی ها به راحتی دستشان را خوانده و متناسب با آن، سناریو پیش دستانه خود را تنظیم خواهند نمود. با همان وقاحت و زیاده خواهی های سابق و صرفا با ادبیاتی کمی متفاوت! چنانکه می بینیم چنین کرده!

دولت رئیسی باید در ماجرای هسته ای ابتکار عمل را به دست گیرد. نباید اجازه دهند غربی ها مانند هشت سال گذشته زمین و قواعد بازی را تعریف کنند. خروج آمریکا از برجام و عدم انجام تعهدات اروپایی ها بهترین فرصت است.

غربی ها دارند اعصاب و اراده ایران جدید را می سنجند. اگر ایران دیر بجنبد و این خناسان به این جمع بندی برسند که چیزی تغییر نکرده دیگر کار خیلی سخت خواهد شد. ایران نیازمند نمایش چهره ای جدید از خود است. چهره ای نه به دیوانگی ایران زمان احمدی نژاد و نه به عقلانیت ساده لوحانه ایران دوره روحانی... 

دولت رئیسی نیازمند یک راه سوم است! آنهم هرچه زودتر و بدون اتلاف وقت! راه سومی که هم غرب را بترساند و هم راه مذاکره را نبندد. این ایده جلیلی که همیشه تنش زدایی راه رفع مشکلات نیست بلکه باید به جای کلید تنش زدایی، خنجر تهدید زدایی را دال مرکزی دیپلماسی قرار داد بسیار فراست آمیز بود هرچند خود او را در این مسیر کاملا موفق ندانیم. 

تنش زدایی به تنهایی نتیجه ای جز ارسال پالس ضعف به طرف مقابل ندارد. و این یعنی زیاده خواهی بی انتها، بدون دست آورد قابل اعتنا... 

تهدید زدایی اما ایجاب می کند رفتار خود را به جای اینکه به شکلی احمقانه و غیر واقع بینانه صرفا بر مدار سازش و مدارا انتخاب کنیم، متناسب با رفتار طرف مقابل گاهی تند شده و حتی موضع آفندی به خود بگیریم و حتی تر اگر نیاز شد زیر میز بزنیم. مقاومت ممکن است هزینه داشته باشد ولی هزینه سازش یقینا بیشتر است!

آنچه مسلم است تا وقتی غرب تحریم را به عنوان پاشنه آشیل ایران یافته، دست از سر ما برنخواهد داشت و حتی اگر ایران به برجام برگردد و یا زیر بار برجام های دیگر هم برود، دوباره و دوباره امتیازات بیشتر و بیشتر خواهد خواست. لذا هسته مرکزی سیاست تهدید زدایی باید بی اثر سازی تحریم ها و تقویت اقتصاد داخلی باشد. چیزی که در هشت سال گذشته توسط دست اندرکاران دولتی یا باور نشد یا توانش را نداشتند. هرچند به واقع پتانسیل آن در دولت رئیسی وجود دارد. اگر باور شود.