لاابالی و دفتر دانایی!
لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
دیده را فایده آنست که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را*
می فرماید ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه...
*سعدی
لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
دیده را فایده آنست که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را*
می فرماید ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه...
*سعدی
گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را
سعدی
إن یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ
وَتِلْکَ الأیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ
وَلِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ
وَیَتَّخِذَ مِنکُمْ شُهَدَاء
وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ
آل عمران ۱۴۰
می فروشی گفت کالایم مِی است
رونق بازار من ساز و نِی است
من خمینی دوست میدارم که او
هم خُم است و هم مِی است و هم نِی است...
* شعر منتسب به مقام معظم رهبریست.
بنویسید مرا مست ابا عبدالله
گریه کن، عاشق دربست اباعبدالله
من که از مادر خود تا به ابد ممنونم
که سپرده ست مرا دست اباعبدالله
پدرم یاد به من داد حسینی باشم
نوکرش باشم و پابست اباعبدالله
به یل ام بنین حضرت عباس قسم
هست، هستی من از هست اباعبدالله
*شاعر رو نمی شناسم
قال رسول الله(ص):
اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ
فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً؛
همانا در طول زندگی شما نسیمهایی از سوی پروردگارتان میوزد.
هان! خود را در معرض آنها قرار دهید، باشد که چنین نسیمی سبب شود هیچ گاه بدبخت نگردید.
سیوطی، جامع الصغیر، ج ۱، ص ۹۵
* به مناسبت روز عرفه
کسى نزد امام صادق(ع) گفت: «اللهُ اکبر»
فرمود: خدا از چه بزرگتر است؟
گفت: از همه چیز!
فرمود: با این سخن خدا را محدود کردى!
پرسید: پس چه بگویم؟
فرمود: بگو «اللهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف»؛ خدا برتر از آن است که به وصف در آید.
اى برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
و از آنچه دیده ایم و نوشتیم و خواندهایم
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر!
ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم!
باز به فردی فرموده بود: «وَ کانَ ثُمَّ شَىْءٌ فَیَکُونُ أَکْبَرُ مِنْهُ» مگر آنجا چیزى بوده که خدا برتر از آن باشد؟ و فرموده بود: اللهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف.
اصول کافی؛ ج۱؛ ص۱۱۷
*حدیث دوم بنده را به یاد وحدت شخصیه وجود انداخت. اهالی مکتب تفکیک کجای مجلس نشسته اند؟!
ای که گفتی فمن یمت یرنی
جان فدای کلام دل جویت
کاشکی من به هر دمی صدبار
مردمی تا بدیدمی رویت
چقدر زیبا مدح امیرالمومنین(ع) رو گفته
*با ترویج صوفیه -حالا از هر قسمش- بنا بر احتیاط به هیچ وجه موافق نیستم ولی شاعر این شعر دقیقا مشخص نیست و صرفا منتسب به میرزا ابوالقاسم شیرازی است!
شنیده می شود از آسمان صدایی که...
کشیده شعر مرا باز هم به جایی که ...
نبود هیچ کسی جز خدا، خدایی که...
نوشت نام تورا، نام آشنایی که...
پس از نوشتن آن، آسمان تبسم کرد
و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد
نوشت فاطمه، هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه، تکلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه، یعنی خدا غزل گفته است
غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است
نوشت فاطمه، تعریف دیگری دارد
ز درک خاک مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
سید حمیدرضا برقعی
ای زندگی بردار دست از امتحانم
چیزی نه میدانم نه میخواهم بدانم
دلسنگ یا دلتنگ! چون کوهی زمینگیر
از آسمان دلخوش به یک رنگین کمانم
کوتاهی عمر گل از بالا نشینی ست
اکنون که می بینند خوارم، در امانم
دلبسته افلاکم و پابسته خاک
فواره ای بین زمین و آسمانم
آن روز اگر خود بال خود را می شکستم
اکنون نمی گفتم بمانم یا نمانم؟!
قفل قفس باز و قناری ها هراسان
دل کندن آسان نیست! آیا می توانم؟!
فاضل نظری