سَـــبیل

سَـــبیل؛ راهی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه ها و پرسشهای فکری، مذهبی، سیاسی و فرهنگی بنده، محمد دهداری.


۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصلح» ثبت شده است

درباره انتخابات ۱۴۰۳

محمد دهداری، جمعه، ۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۵۱ ب.ظ، ۰ نظر

این قلم در انتخابات سال ۹۲ در تمجید دکتر جلیلی و برنامه محور بودن ایشان مفصلا نوشته است.(اینجا) نه آن موقع و نه در انتخابات بعد و نه انتخابات حاضر در ستاد هیچ کاندیدایی فعالیت نداشته و با هیچکدام هیچ ارتباطی نداشتم و ندارم. لیکن می توانم ادعا کنم همواره دغدغه ایران و نظام اسلامی را داشته و دارم و در همین راستا نیز قلم زده ام. لذا از انتخابات ۱۴۰۰ به این سو به دلیل اینکه بواسطه شغل خود، تا حدودی با فضای اجرا درگیر بوده و اقتضائات و اضطرارات آنرا درک نموده و عملکرد برخی حواریون دکتر جلیلی را نیز بالمعاینه تجربه کرده ام نظرم نسبت به رئیس جمهور شدن ایشان تغییر یافته است. همان سال ۱۴۰۰ نیز در اینباره مفصل نوشتم و اکنون نیز بر همان نظر هستم.(اینجا)

در آن انتخابات هم مانند دوره حاضر برخی طرفداران دکتر جلیلی به هر وسیله ای متوسل شدند تا ایشان در رقابت بماند و به نفع شهید رئیسی کنار نرود. در این میان حتی از تخریب رئیسی مظلوم هم فروگذار ننمودند. البته شخصیت و مقبولیت رئیس جمهور شهید به گونه ای بود که نهایتا تلاش ایشان کارگر نیفتاد. ولی اکنون و با حواشی پرحجمی که خصوصا از انتخابات مجلس به بعد برای قالیباف رقم زده اند بسیار قابل پیش بینی بود که این حلقه اطرافیان نخواهند گذاشت دکتر جلیلی انصراف دهد. 

صالح مقبول در سقیفه؟!

محمد دهداری، چهارشنبه، ۱۲ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۵ ب.ظ، ۰ نظر

مدتی است بازار دوگانه مهمل اصلح/صالح مقبول به همت برخی دوستان که کاندیدای مد نظر خودشان را فاقد اقبال یافته اند مجددا گرم شده.
از جمله اخیرا این استدلال را مکرر مطرح می کنند که: ترجیح دهندگان صالح مقبول بر اصلح با سقیفه چه می کنند؟
یاللعجب! اول اینکه مقایسه «نسبت معصوم ع با دشمنان غاصب حق حکومتش» با «نسبت میان دو یا چند نفر که چارچوب حکومت اسلامی را پذیرفته اند و حداقل در فرض همگی صالح هستند» از اساس غلط است.
در سقیفه اصلحیت و بلکه حقانیت معصوم، «مطلق» است و مفسد و باطل بودن دشمنش نیز همینطور. ولی ما داریم میان دو یا چند نفر انتخاب می کنیم که اولا تعبیر اصلحیت یکی نسبت به دیگری در مقام اثبات و با اغماض و مسامحه به کار می رود و مطلق نیست.
ثانیا ما مفروض گرفته ایم که اگر هم فرضا در مقام ثبوت یکی از این نفرات از دیگران صالح تر باشد وآن فرد اصلح هم در انتخابات پیروز نشود؛ دیگری که برگزیده ایم هم فرد صالحی است و مانند دشمنان حضرت امیرالمؤمنین ع در سقیفه، باطل و مفسد مطلق نیست.
نکته دوم اینکه شما اگر لزوم مقبولیت را برای تصدی این جایگاه قبول ندارید پس چرا اصلا در انتخابات شرکت می کنید؟ مکانیزم انتخابات مگر بدون مقبولیت خروجی هم دارد؟ آقایان لطفا کمی تفکر! دموکراسی و انتخابات در زمان غیبت به قولی شر مقدر است. شر است ولی گریزی از آن نیست. این مکانیزم طراحی نشده تا اصلح را مشخص کند. اگر چنین بود امام زمان عج تا کنون ظهور کرده بودند. این مکانیزم محدود به «مقبولیت» است. هرچند ساز و کار مقبولیت ممکن است در تلاقی با قدرت و ثروت به فردی فاسد ختم شود! لذا اگر فرضا فرد اصلحی هم یافتیم که فاقد مقبولیت بود اصلا دخلی به داستان انتخابات و جمهور و این مقولات ندارد. کما اینکه مسلما در میان ما اولیای الهی هستند که حتی خود این عزیزان مدعی اصلح گرایی نیز از وجودشان بی اطلاعند. اینها در سازو کار انتخاباتی نظام مردم سالار خارج از محل بحث و فاقد موضوعیت هستند. خدا نیز برای اینکه چرا به آنها رأی نداده ایم ما را مؤاخذه نخواهد کرد.
تمام توان ما باید این باشد که در چارچوب جمهوریت، صالحترین فرد مقدور(مقبول) را به پیروزی برسانیم.
بله! اگر اصلح با تلاش و تبلیغ قابل مقبول شدن بود وظیفه همگان است که برای پیروزی او تمام توان خود را به کار گیرند. ولی اگر اینگونه نباشد پافشاری بر این دوگانه نامعقول و وانهادن جامعه به افراد فاسد یا فاقد حداقل های صلاحیت با پافشاری بر رأی دادن به اصلح نامقبول، نه تنها کاری غلط و عبث بلکه مصداق تام و تمام ظلم است.
تازه اگر آن فرد در مقام نفس الامر و واقعا اصلح باشد!