چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
آقاجان... همین که سیدرضا گفته... همین.
آقاجان... همین که سیدرضا گفته... همین.
پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر
چون شیشه ی عطری که سرش گم شده باشد
صل الله علیک یا اباعبدالله
سعید بیابانکی
هزار آینه مبهوت بی شماری تو
هزار بادیه مجنون نی سواری تو
بهار آمده با لاله های سینه زنش
پی زیارت باغ بنفشه کاری تو
هلا که جمع نقیضین بوسه و عطشی
ندیده ام لب خشکی به آبداری تو
به ما مخند که جای گریستن بر خویش
نشسته ایم دمادم به سوگواری تو....
سعید بیابانکی
اصلاً حسین جنس غمش فرق می کند
این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند
اینجا گدا همیشه طلبکار می شود
اینجا که آمدی کرمش فرق می کند
تنها نه اینکه جنس غمش؛ جنس ماتمش
حتی سیاهی علمش فرق می کند
من از حسینُ منی پیغمبر خدا
فهمیده ام حسین همه اش فرق می کند
علی زمانیان
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه، مانند پدر، آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
در سال های سال، دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچه های تنگ و خسته
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بوده یی و هستی و می آیی از راه
تا حق دل ها را رعایت کرده باشی
پس مردمک های نگاه ما عقیم اند
تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی
نغمه مستشارنظامی
وَ بِکُمْ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ
و به خاطر شما باران فرو مىریزد
یادتان هست نوشتم که دعا میخواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است کلماتی که پر از رایحه غار حراست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است |
داشتم کنج حرم جامعه را میخواندم محکمات کلمات تو مسلمانم کرد مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است خط به خط جامعه آیینه قرآن خداست لب به لب کاسه ظرفیت من پر شده است |
.....
همه عمر دمادم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم |
قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو عرق شرم به پیشانی دفتر دارم فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم |
.....
تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب سامرا قسمت چشمان عطش خیزم کن |
دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران کلماتم کلماتیست حقیر ای باران یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران |
.....
بگذارید کمی از غمتان بنویسم گریه بر داغ شما عین ثواب است ثواب |
دو سه خط روضه از این درد نهان بنویسم بار دیگر پسر فاطمه و بزم شراب |
پی نوشت:
+ فقط به قصد عرض ارادتی به ساحت مقدس امام مهربانی و نه در جواب فرزندان نامشروع شیطان که ارزش جواب دادن ندارند این ملعونین ابدی.
+ این شعر زیبا از حمیدرضا برقعی است. صوت شاعر را می توانید از اینجا دانلود کنید.
+ این طرح زیبا متعلق به شیعه والپیپر هست.
+ این سایت رو هم ببینید.