سَـــبیل

سَـــبیل؛ راهی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه ها و پرسشهای فکری، مذهبی، سیاسی و فرهنگی بنده، محمد دهداری.


۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهی از منکر» ثبت شده است

لذت!

محمد دهداری، دوشنبه، ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۷:۳۰ ب.ظ، ۰ نظر

حال بدی داشتم. سرم بشدت درد می کرد. تلو تلو خوران خودم رو به فلکه ساعت رسوندم. مونده بودم با تاکسی برم یا اتوبوس. تو ماه گذشته خرج رفت و اومدم زیاد شده بود٬ولی کسالت ناشی از سینوزیت و سردرد نذاشت تریپ قناعت بذارم. سوار تاکسی های خط هم نشدم، تا پر بشن جونم دراومده بود. داد زدم مستقیم، یه پراید کمی جلوتر نگه داشت. پدر آمرزیده زحمت دنده عقب رو هم نکشید. با وضع مضحکی تا پراید دویدم. در رو که باز میکردم چندتا کلمه با هم دویدن تو کله ام: ضبط، موزیک، سردرد.
خودم رو ول کردم رو صندلی جلو. صدای موسیقی شیش و هشتی به گوش میرسید و انگار خواننده اش داشت نفس تازه می کرد. پیشونیم یخ زده بود. موزیک با اینکه ریتم جالبی نداشت، از خیلی آهنگهای صدا و سیمایی قابل تحمل تر بود، تا اینکه سرکار خانوم خواننده شروع کردن به خوندن. سرم تیر کشید. یه فکری بی اجازه هل خورد تو ذهنم: بابا از شرایط نهی از منکر اینه که تاثیر داشته باشه، این راننده هه هم که اصا به قیافه اش نمی خوره خدا پیغمبر سرش بشه. حالم بدتر شده بود. با خودم گفتم: کاش برمی گشتم و می رفتم دکتر. خواننده هه بدک هم نمی خوند. یه زمانی که یه کم (مثلا)متجددتر بودم به اینجور چیزا حساسیتی نداشتم، اگه گوش نمی دادم. اون موقع ظاهر من کم شباهت به این ژیگول راننده هه نبود. ولی خوب تغییر کردم.
وولوومش رو زیاد کرد. دووم نیاوردم، سرم رو بردم نزدیک کله اش و آروم گفتم: اگه خاموشش کنی ممنونت میشم. گفت چرا؟ گفتم: صدای زنه، شرعا اشکال داره. گفت: کجای قرآن نوشته؟ گفتم: مگه همه چی باید تو قرآن نوشته باشه جونم؟! مثلا شما می تونی بگی کجای قرآن نوشته نماز صبح دو رکعته؟ گفت: ننوشته؟ گفتم: نه، ولی... آخ سرم. ببین احکام اسلام فقط از قرآن درنمیاد که. احکام چهارتا منبع داره: قرآن، سنت، عقل، اجماع. تازه استخراجشون هم کار هر کسی نیست. واسه همینه که تقلید واجبه. راننده که چیزی زیادی سردرنیاورده بود گفت: یعنی چی داداش، میگی ما مسافر زن سوار نکنیم؟! گفتم این چه حرفیه، یعنی متوجه نشدی منظور من چه جور صداییه؟! یه نگاهی به یقه پیرهنم انداخت و با تشر گفت بابا جون برو فکر نون باش که خربزه آبه، تو مملکت ما دارن میلیارد میلیارد می دزدن، بعد تو به نوار ما گیر دادی؟! مخم داشت می ترکید. از عصبانیت گفتم این مملکت هر مشکلی داره از امثال جناب عالیه که گناه دیگران رو توجیه گناه کردن خودشون قرار دادن(البته افعال جمله رو یه کم کلی تر گفتم و مسئولان رو خطاب قرار دادم) و اصا چه ربطی داره، هرکی تو گور خودش می خوابه، تو به فکر خودت باش. مسافری که عقب نشسته بود با لحنی متفکرانه وارد بحث شد که آقای محترم شما نباید نظرت رو به کسی تحمیل کنی. آخه این موسیقی چه مشکلی داره، چه ضرری به شما می رسونه. چرا اعصاب خودت و ما رو خراب میکنی؟! موسیقی به این زیبایی چرا لذت نمی بری؟! کلافه شده بودم ولی سردردم بهتر شده بود. جواب دادم: حق با شماست من نباید نظر خودم رو تحمیل کنم ولی این که نظر من نیست، نظر خداست. درباره ضرر هم باید عرض کنم وقتی اسلام مثلا دستور به حرمت گوشت خوک داد، آیا کسی می دونست چه ضرری داره؟ قرنها بعد مشخص شد. بعلاوه مگه قراره همه ضررها مادی باشه و از جنس ضرر به سلامتی؟! شما به من بگید مال حروم برای سلامتی چه ضرری داره، یا مثلا زنا چه ضرری داره؟ وقتی من یا شما در مقابل خدا عصیان میکنیم اول از همه به روحمون آسیب رسوندیم. ضرر گناه قبل از هر چیزی اینه.
آره موسیقی زیبا لذت داره، خورد و خوراک و رفاه لذت داره و خیلی چیزای دیگه هم لذت دارن ولی خدا اراده کرده بخشی از این لذت ها حلال باشه و بخشی حرام. این لذتها فتنه هستن و برای امتحان کردن انسانها تا متقی از گناه کار مشخص بشه.
برای چند لحظه سکوت حاکم شد. راننده که ضبط رو خاموش کرده بود می خواست چیزی بگه ولی حرفش رو خورد. می دونستم که تا وسط راه پیاده بشم دوباره ممکنه ضبط روشن بشه، ولی من وظیفه ام رو انجام داده بودم، وظیفه ای که اگه ده نفر دیگه انجام بدن تاثیر خودش رو می ذاره.
سرم بهتر شده بود ولی هنوز درد داشتم.

پی نوشت:
متن بالا فقط یه یادداشته از دفترچه خاطرات اول شخص(یعنی بنده) و به هیچ وجه قصد اون رو نداره که به موضوع مطرح شده پاسخ مبنایی بده. البته پاسخ مبناییش خیلی هم چیز پیچیده ای نیست ولی باشه تا وقتش.

وبلاگهای گندیده!

محمد دهداری، سه شنبه، ۱۷ ارديبهشت ۱۳۸۷، ۰۶:۳۰ ب.ظ، ۰ نظر
 

 

 بارها و بارها شده که وقتی صفحه اول میهن بلاگ رو باز کرده ام تا وارد کنترل پنل وبلاگم بشم(البته وبلاگ قبلیم)٬ اسامی زننده و موهنی رو دیده ام که در لیست بروز شده های میهن چشم و اعصاب آدم رو آزار می ده. علاوه بر میهن در بلاگقا هم از این دست وبلاگها زیاد هست. همنیطور بلاگ اسکای.
البته این گونه وبلاگهای گندیده به وبلاگهای سکسی و عکسهای جنسی محدود نمیشه. بلکه در بسیاری از این وبلاگها مبانی و مبادی دین٬ فرهنگ و نظام مقدس ما نیز به بی رحمانه ترین و بی منطق ترین شکل مورد هجوم قرار می گیرند.
نمی دونم تو مملکتی که اینگونه خط قرمز هاش مورد عبور و مرور هر کس و ناکسی قرار می گیره چطور بعضی روشون میشه از نبود آزادی بیان دم بزنند. حتما باید بذاریم برن وسط استادیوم آزادی بایستند و همه عقده های جنسی و روحی - فکری شون رو فریاد بزنند.
آزادی از این بیشتر که هر آدم بی سواد از همه جا بی خبری به راحتی و با گرفتن یه کارت اینترنت و ثبت نام توی یه سرویس دهنده ای که اتفاقا از امکانات نظام هم بهره میبره٬ بتونه افکار چرند و بی پایه و اساس گندیده خودش رو در مورد خدا٬ پیغمبر٬ ائمه٬ اسلام و ... توسط وبلاگ گندیده اش به همه جای دنیا ارسال کنه؟! 
دوست دارم بدونم توی آمریکاش که آمریکاست اگه کسی مثلا به مبانی لیبرالیسم اینطور حمله کنه یا مثلا صهیونیزم رو به چالش بکشه چطور باهاش برخورد می کنند.
همیشه فکر میکردم چرا این سرویس دهنده ها جلوی این جور وبلاگها رو نمی گیرند؟! چرا اینا رو نمی بندند؟! اینجور که قضیه نقض غرض شده. این وبلاگ و اینترنت بجای اینکه به رشد و بالا بردن سطح فرهنگ جامعه کمک کنه داره باعث بدبختی جامعه میشه. بارها دیدم که یه آدم مغز گندیده توی وبلاگ گندیده تر از خودش به مسخره ترین حالت و با مزخرفترین استدلالات مثلا درباره خدا٬ قرآن ٬معصومین یا نظام هرچی دل گندیده اش خواسته به هم بافته و تحویل مخاطب داده و متاسفانه مخاطبینش هم حتی اونهایی که به خودی خود مشکلی نداشتند٬ بی هیچ عکس العمل درخوری از کنار این جفنگیات عبور کردند و بدبختانه اینکه گاها هم تاییدش کردند و بدبختانه تر اینکه بعضی این نوشته های گندیده رو با تعابیری روشنفکرانه حتی ستایش هم کردند.
این نشون دهنده یه ضعف فرهنگی بزرگ توی اهالی عام دنیای نت هست که جای بحث خودش رو می طلبه.
در اصل چیزی که توی این پست خواستم مطرح کنم اینه که بعد از اینکه مدیران سرویس های فوق الذکر با بی توجهی و سهلنگاری خودشون به این مشکلات دامن زدند٬ یه عده افراد دلسوز تصمیم گرفته اند که خودشون دست به کار بشند و این وبلاگ های گندیده رو فیلتر کنند. البته جدیدا با سرویس دهنده ها قرار گذاشته اند که وبلاگها رو به اونا معرفی کنند و اگه اقدامی نشد بعد خودشون وارد عمل بشند٬ که البته حالت اول خیلی بهتره.
در هر حال این اقدام درخور تقدیره. به همین خاطر برخودم لازم دونستم در این نوشته علاوه بر تشکر٬ برای این دوستان تبلیغی هم هرچند ناچیز کرده باشم. بنظرم کمترین کاری که می تونیم برای کمک بهشون بکنیم همینه. از همه دوستایی که دغدغه اسلام و مسلمین دارند هم خواهش میکنم هرکدوم یه پست٬ نه یه پی ام٬ نه هر چی که از دستشون برمیاد واسه کمک به بچه های جهاد مجازی انجام بدند.
از همه مهمتر معرفی وبلاگهای گندیده به این دوستانه. این کار بنظر حقیر از منظر نهی از منکر وظیفه شرعی ماست. من که خودم تا الان چندین تا از این وبلاگهای گندیده رو بهشون معرفی کردم. توی لیست بروز شده های میهن پره از اسامی گندیده. کار زیادی هم نداره همیشه یه صفحه اول از میهن بلاگ رو باز نگه دارید و هرز چند گاهی یه رفرش بزنید. می بینید که چند وبلاگ گندیده جدید به تورتون افتاده. وبلاگهاییی که اولین تخلفشون اسمیه که واسه خودشون برگزیده اند. 
خلاصه ما وظیفه مون گفتن بود که گفتیم. مابقی با شما.
و ما علینا الا البلاغ المبین.