سَـــبیل

سَـــبیل؛ راهی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه ها و پرسشهای فکری، مذهبی، سیاسی و فرهنگی بنده، محمد دهداری.


ما، انتخابات و اخلاق سیاسی

محمد دهداری، جمعه، ۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۲۰ ب.ظ، ۲۰ نظر

مشنور اخلاق سیاسی

بسم الله

قبل نوشت:

این اولین یادداشت بنده در وبلاگ سَـــبیل هست. امیدوارم در این وبلاگ تا جایی که بضاعتم اجازه می دهد برای رضای خدا بنویسم و کمتر از هوای نفس و منیت و کبر و غرور پیروی کنم.

نوشتار:

باز انتخابات ریاست جمهوری از راه رسید. انتخابات از جهتی فرصتی است عظیم، برای به رخ کشیدن ظرفیت ها و استعدادهای وجه مردمی نظام اسلامی مان و نیز حرکتی رو به جلو برای بهتر شدن و برطرف نمودن اشکالات پشت سر با نگاه به آینده. اما همین انتخابات از جهت دیگر می تواند تهدید نیز باشد. چرا که آزمونی است برای امتحان سطح بینش عمومی جامعه و به طریق اولی بینش و بصیرت خواص جامعه. فعالیت های سیاسی خواص جامعه در ایام انتخابات می تواند استعدادها و ظرفیت های این اتفاق بزرگ را به فعلیت درآورد و یا کشور را به ورطه انفعال سیاسی داخلی و بین المللی دراندازد. البته دایره این خواص نیز بسیار گسترده است و در این میان هر کس به اندازه حوزه نفوذ و اثرگذاری خود مسئولیتی بر عهده دارد. روی سخن این نوشته با افرادی است که از منظر حوزه تأثیرگذاری مانند نگارنده این سطور - حالا با کمی بالا و پایین - به فعالیت در فضای مجازی و رسانه ها مشغولند و تا حدی نیز در فضای حقیقی به عنوان حامی این شخصیت و جریان سیاسی و یا طرفدار آن کاندیدا و ستاد انتخاباتی مطرح هستند و البته در جریان اصولگرایی قرار دارند.

در ایامی که از آغاز تب و تاب انتخابات پیش رو، پشت سر گذاشتیم متأسفانه برخی دوستان مرتکب اشتباهات و لغزش های فاحشی در خصوص پایبندی به اخلاق سیاسی و لوازم آن شدند. لغزش ها و بداخلاقی هایی که نشان دهنده ضعف و سستی جدی ایشان در اعتقاد و التزام به  گفتمان امام(ره) و انقلاب اسلامی بوده است.

تخریب آیت الله مصباح که توسط برخی اطرافیان و حامیان دکتر قالیباف از قبل آغاز شده بود پس از معرفی دکتر لنکرانی به عنوان نامزد پیشنهادی جبهه پایداری و سپس اعلام کاندیداتوری دکتر جلیلی -که پیش از آن سخن از نامزدی وی از جانب جبهه پایداری به میان آمده و به هر دلیلی منتفی شده بود- توسط برخی حامیان ایشان شدت گرفت. علی رغم قرابت گفتمانی و اعتقادی که میان این دو نامزد اصولگرا وجود داشت و دارد، موضع گیری هایی از جانب برخی حامیان جلیلی صورت گرفت که یقینا با مقومات اعتقادی ایشان تنافر دارد! این اتفاقات دست به دست هم داد تا نهایتاً زمینه برای شیطنت دشمنان گفتمان اصولگرایی فراهم شده و متأسفانه برخی بدخواهان و کینه توزانِ حضرت علامه مصباح یزدی از این فرصت استفاده نموده و شب نامه هتاکانه ای بر علیه ایشان منتشر نمایند. تعجب آور آنکه شب نامه مذکور اول بار توسط سایتی منتسب به دکتر قالیباف منتشر گردید! شبنامه ای بی نام و نشان و فاقد هرگونه امضا که دیری نپایید از روی تمامی سایت های خبری برداشته شد. شب نامه مزبور که حضرت علامه مصباح یزدی را به فقدان بصیرت سیاسی متهم نموده بود، در واقع به منظور زیر سؤال بردن تمامی زحمات و برکات حضرت علامه در عرصه سیاست طراحی شده بود.

تخریب آیت الله مصباح که توسط برخی اطرافیان و حامیان دکتر قالیباف از قبل آغاز شده بود پس از معرفی دکتر لنکرانی به عنوان نامزد پیشنهادی جبهه پایداری و سپس اعلام کاندیداتوری دکتر جلیلی -که پیش از آن سخن از نامزدی وی از جانب جبهه پایداری به میان آمده و به هر دلیلی منتفی شده بود- توسط برخی حامیان ایشان شدت گرفت.

پس از انتشار شب نامه فوق الذکر و در جریان بحث و جدل های انتخاباتی و نیز در اظهار نظرها و یادداشت های برخی وبلاگ های حامی دکتر قالیباف و دکتر جلیلی، بارها و بارها به این شب نامه استناد شد و این همه در حالی بود که هیچ کس در خیرخواهانه نبودن شب نامه فوق الاشاره شک و شبهه ای نداشت. برخی آیت الله مصباح را به دلیل تأسیس جبهه پایداری تخطئه می کردند و بعضی جبهه پایداری را به مثابه حزب سیاسی حضرت آیت الله مورد تاخت و تاز قرار می دادند. برخی نیز پا را از این هم فراتر گذاشته و حضرت آیت الله مصباح را به کناره گیری از سیاست و گوشه نشینی توصیه می کردند. حتی برخی ایشان را به سوء استفاده از مقدسات متهم نمودند. تأییدات مکرر در مکرر مقام معظم رهبری نیز در خصوص شخصیت وزین ایشان، مانع تخریبشان نگردید و هر زمان دلسوزان، این قبیل رفقا را به آن تأییدات ارجاع می دادند، با این پاسخ تعجب برانگیز مواجه می شدند که تعریف و تمجید حضرت آقا از ایشان فقط مختص شخصیت علمی آیت الله مصباح است و بس!! هر کس هم از حضرت علامه یا کاندیدای مورد نظر ایشان دفاع می کرد، به تقلیدگرایی سیاسی و بیش از آن به مطلق انگاری در خصوص آیت الله مصباح و فرد محوری متهم می شد.

میزان گوشه و کنایه ها و تخریب ها نسبت به خود دکتر لنکرانی نیز دست کمی از آنچه ذکر شد نداشت.

مهمترین دلیلی نیز که این رفقا را بر آن داشته بود تا چنین گستاخانه به عالم جلیل القدری مانند آیت الله مصباح بتازند این بود که ایشان همان کسی است که برای رأی آوردن احمدی نژاد آنچنان از وی حمایت نمود و سرانجام کاندیدای قبلی ایشان چنین شد که می بینید و إلخ.

همه اینها نه از جانب جریان به اصطلاح اصلاح طلب که از جانب دوستانی بود که به ظاهر در جبهه اصولگرایی قرار می گرفتند.

در خصوص آنچه گذشت مواردی می بایست مورد مداقه قرار گیرد:

۱. مفروض می گیریم که تأییدات مقام معظم رهبری در خصوص آیت الله مصباح مختص و محدود به شخصیت علمی و فلسفی ایشان بوده است. آیا همان تأییدات برای پرهیز از گستاخی های رخ داده در خصوص ایشان کافی نبود؟! از این گذشته اتفاقا تأییدات حضرت آقا در خصوص ایشان چنان بی سابقه و منحصر به فرد است که به هیچ وجه نمی توان آن را محدود به بعد علمی معظم له دانست. اگر دلسوزان به فرمایشات حضرت آقا در خصوص حضرت علامه استناد می کنند نه به خاطر یک سری تأییدات عادی بوده که آقا در خصوص خیلی افراد دیگر نیز به کار برده اند بلکه ایشان مورد وثوق خاص حضرت آقا بوده و هستند. ایشان حضرت آیت الله مصباح را مطهری زمان نامیده اند. واقعا معلوم نیست برخی رفقا چگونه این جملات حضرت آقا را از خاطر برده اند:
«بنده به سهم خودم قدر آقای مصباح را می‌دانم. واقعا می‌دانم که ایشان در کشور و برای اسلام چه وزنه‌ای هستند و حقا و انصافا ما امروز نظیر ایشان را – حالا به این تعبیر بگوییم – خیلی نادر نظیر آقای مصباح ممکن است وجود داشته باشد با این وزانت علمی و عمق علمی و احاطه و وسعت و با این آگاهی و بینش و صفا.»
«این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. خداوند متعال انشاء ‌الله وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند.»

۲. برخی چنین اظهار نظر کرده اند که تعریف و تمجید حضرت آقا از آیت الله مصباح نباید دلیلی بر عدم جواز نقد ایشان تصور شود و نیز حجتی برای اجبار به رأی دادن به کاندیدای اصلح مورد نظر ایشان! البته همینطور است. هیچ کس جز معصوم مطلق نیست و نیز همه در انتخاب خود مختار هستند و غیر از این نیست. لیکن مسلماً تأییدات منحصر به فرد حضرت آقا در خصوص آیت الله مصباح می بایست وزن فرمایشات حضرت آیت الله را نزد ما بالا ببرد. اگر آقا اینگونه از ایشان تعریف و تمجید می کنند از روی هوا و هوس نبوده که مطمئناً دلیلی حکیمانه داشته است. به نظر حقیر حضرت آقا از این تعریف و تمجید ها چند منظور داشته اند: یکم؛ اینکه در مقابل هجوم همه جانبه اتهامات دشمنان نظام و اسلام، از ایشان دفاع کرده باشند. دوم؛ اینکه نزد امثال بنده و دوستان جوزده فوق الذکر که ادعای اصول گرایی داریم و دغدغه نظام و اسلام، وزن فرمایشات حضرت آقای مصباح را بالا برده و ما را نسبت به موضع گیری های ایشان حساس تر نمایند و سوم اینکه حداقل اگر به هر دلیلی از ایشان تبعیت نمی کنیم، تحت تأثیر فضای مسموم ژورنالیسم سیاست زده کشور قرار نگرفته و هم آوا با رسانه های زرد اصلاح طلب ایشان را تخریب ننماییم.

«این سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا. این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است. خداوند متعال انشاء ‌الله وجود ایشان را برای ما و انقلاب محفوظ بدارد و وجود ایشان را سالم بدارد تا همه بتوانند از برکات ایشان استفاده نمایند.»

۳. از فرمایشات حضرت آقا که بگذریم آیا دوستان ما تاریخ را نیز از یاد برده اند. آیا یک عمر فعالیت سیاسی عمارگونه حضرت آیت الله مصباح را می توان نادیده گرفت و به دست فراموشی سپرد؟! آیا خطابه های روشنگرانه ایشان قبل از خطبه های نماز جمعه تهران در دوران یکه تازی اصلاحات را و دفاع یک تنه معظم له از اسلام و مبانی نظریه سیاسی اسلام و اصل ولایت فقیه را از یاد برده اند! آیا روشنگری های ایشان و شاگردان ایشان را در زمان به محاق رفتن گفتمان انقلاب اسلامی و ارزش های مورد نظر حضرت امام(ره) و آقا را فراموش کرده اند! به راستی علت تخریب همه جانبه و ترور شخصیت آیت الله مصباح توسط جریان اصلاحات چه بود! مگر مقابله جدی حضرت علامه با زیاده خواهی ها و گزافه گویی های اصلاحات چی ها! چه کسی در آن دوران چنین از آبروی خود مایه گذاشت که ایشان! خدمات فراوان مؤسسه امام خمینی(ره) را نیز فراموش کرده اند! آیا در حال حاضر طلبه های تحصل کرده ی در این مؤسسه از بارزترین و بصیرترین نیروهای علمی و سیاسی کشور نیستند! شجره طیبه طرح ولایت را چطور! آن را هم فراموش کرده اند؟! این طرح عظیم با آن ثمرات فوق العاده که آینده انقلاب اسلامی را تضمین نموده و بیشترین تأثیر را در  میان برنامه های فرهنگی کلان کشور در راستای کادر سازی برای انقلاب اسلامی بر عهده داشته است. چه تعداد از دانشجویان به صورت سالیانه در این دوره های سیاسی و اعتقادی پرورش می یابند! اینها ناشی از بصیرت سیاسی و دوراندیشی حکیمانه حضرت علامه نیست؟! چه کسی قبل از همه و زمانی که حتی امثال ما باورمان نمی شد خطر جریان انحرافی را تذکر داد و تخریب همه جانبه رسانه های منتسب به دولت را به جان خرید؟! چه کسی مانند حضرت آیت الله مصباح سراغ دارید که برای رئیس جمهور شدن فردی از تمام آبرویش مایه بگذارد و به محض اینکه آن فرد از صراط مستقیم انقلاب فاصله گرفت او را طرد کرده و علناً تخطئه نماید و خطر جریان منتسب به وی را با صدای رسا فریاد بزند! این ها همه نشان دهنده بصیرت و صداقت ایشان نیست!

۴. جفای بعدی این قبیل رفقا زیر سوال بردن تشخیص حضرت آیت الله مصباح در مورد حمایت از احمدی نژاد بوده است. به واقع آیا احمدی نژاد دوره قبل ریاست جمهوری شایسته حمایت نبود؟! آیا گفتمانی که وی به عنوان اصول خود در شعارهای تبلیغاتی اش مطرح می ساخت، پژواک گفتمان امام(ره) و انقلاب نبود که در دولت های هاشمی و خاتمی به فراموشی سپرده شده بود؟! مطمئنا همینگونه بود و دقیقاً به همین دلیل مقام معظم رهبری نیز پس از انتخابات آنگونه از احمدی نژاد حمایت کردند و فرمودند نظر ایشان به نظر بنده نزدیک تر است. این رفقا اصلا متوجه نیستند که برای تخریب آیت الله مصباح دارند از حضرت آقا هزینه می کنند؟! آن هم با برهانی سست و منطقی کوچه بازاری!! بنده نکته دیگری نیز به مطالب فوق اضافه می کنم و آن اینکه حتی احمدی نژاد فعلی نیز با همه اشکالاتی که در حال حاضر به وی وارد می دانیم، باز نسبت به سه کاندیدای دیگر انتخابات سابق ارجحیت دارد.

شاید و تنها شاید به مصداق مورد نظر آیت الله مصباح برای انتخابات ایرادی وارد باشد ولی اشکال و انتقاد شما نسبت به ایشان بسیار مبنایی تر و از همین رو خطرناک تر است. شما به نفس دخالت جزئی ایشان به عنوان یک عالم دینی در جزئیات سیاست ایراد گرفته اید! و این همان تفکر سکولار است و لاغیر.

۵. برخی از این قبیل دوستان موضوعی را به عنوان ایراد و اشکال نسبت به آیت الله مصباح مطرح کرده اند که از یک ضعف مبنایی اساسی در بینش سیاسی-اعتقادی ایشان حکایت دارد و آن اینکه حضرت آیت الله مصباح را به دلیل ورود به جزئیات مسائل سیاسی کشور تخطئه می نمایند. به عنوان مثال می گویند ایشان می بایست مانند دیگر علما به گفتن کلیاتی درباره امور سیاسی و از جمله انتخابات بسنده نموده و وارد فعالیت های سیاسی عملی مانند راه اندازی جبهه پایداری یا معرفی کاندیدا برای انتخابات نشوند! خطاب به این رفقا عرض می کنم به جد مواظب تفکرات و اعتقادات خود باشید و هشدار! چرا که این نحوه نگاه شما به سیاست و دین در نهایت به تفکر جدایی دین از سیاست ختم خواهد شد! «شاید و تنها شاید به مصداق مورد نظر آیت الله مصباح برای انتخابات ایرادی وارد باشد ولی اشکال و انتقاد شما نسبت به ایشان بسیار مبنایی تر و از همین رو خطرناک تر است. شما به نفس دخالت جزئی ایشان به عنوان یک عالم دینی در جزئیات سیاست ایراد گرفته اید! و این همان تفکر سکولار است و لاغیر.» مگر حضرت امام (ره) نیز در جزئیات سیاست کشور دخالت نکردند و البته برای این دخالت، هزینه ها دادند و مورد شماتت و تخریب جریان های متحجر حوزه قرار گرفتند! مگر شهید مدرس چنین نکردند و بر سر این راه، جان خود را فدا نمودند! شیخ فضل الله نوری نیز مگر اینگونه نبود! علامه نائینی چطور! امام موسی صدر نیز و... . آیا این همه علمای عظامی که در طول تاریخ به امور سیاسی ورود کرده اند همگی به ذکر کلیات بسنده نموده اند؟! اصولاً آیا دلیلی عقلی و منطقی برای اشکال وارد کردن به دخالت در امور جزئی سیاست توسط علمای دینی وجود دارد؟! و آیا دور از عرصه سیاست ماندن و به گفتن یک سری کلیات بسنده کردن نزدیک تر به صلاح است یا با تمام وجود و آبرو به میدان آمدن و برای نظام و اسلام هزینه دادن! شما محل بحث را اشتباه گرفته اید. به مصداق اشکال دارید، لیکن روش را زیر سوال می برید.

۶. با یکی از دوستان حامی دکتر جلیلی که در خصوص همین بداخلاقی ها درد دل می کردم پاسخ داد که این قبیل افراد نتوانسته اند میان جبهه پایداری و آیت الله مصباح تمایز قائل شوند. این سخن صحیح است و می بایست این تفکیک در ذهن ایشان صورت گیرد لیکن بالاخره جبهه پایداری منتسب به ایشان است و این انتساب موجب می شود اگر موضعی در قبال جبهه مذکور می گیریم، منتسبٌ إلیه آنرا نیز در نظر گرفته و حرمتش را نگه داریم. ضمناً جبهه پایداری نیز که جزو گروه های اپوزیسیون نظام نیست و در همین سبیل فراخ اصولگرایی طی طریق می نماید. چرا باید بنا به دلایل غیر اصولی و برای مطامع فردی و فرد محورانه و تحت تاثیر جو سیاست زده رسانه ای موجود، این جریان اصولگرا و ارزش مدار را تخریب نماییم. نمی خواهم در این مجمل وارد بحث دفاع از جبهه پایداری شوم که فرصت خود را می طلبد و فقط به این اکتفا می کنم که جبهه پایداری بر اساس تفکری شکل گرفت که معتقد بود نباید اجازه داد این جبهه به یک حزب تبدیل شود و به اعتقاد بنده تا حد زیادی نیز در این امر موفق بود. در این طرز تفکر تفاوت اصلی جبهه با احزاب رایج فعلی و اصولاً اساس تحزب، گفتمان محوری و گفتمان گرایی آن در مقابل فرد محوری و حزب محوری و عمل گرایی است که آفت حال حاضر کلیه احزاب و جریان های سیاسی کشور می باشد. بر همین اساس اگر مثلا جبهه فردی را به عنوان مصداق اصلح به نامزدی انتخابات معرفی نمود و وی پس از پیروزی در انتخابات از گفتمان انقلاب سالامی تخطی کرد، جبهه پایداری موظف است دست از حمایت وی برداشته و مواضع غیر اصولیش را مورد نقادی قرار دهد. بی شک چنین جریان فکری و سیاسی با همه فراز و فرودهایش، مورد نیاز فضای سیاسی اصولگرایی بوده و باید توجه داشت که از قِبَل آن هیچ گونه منفعت شخصی و حزبی نیز شامل حال آیت الله مصباح نشده و نمی شود. فلذا چرا باید چنین جبهه و چنان فرمانده ای به دست کسانی که مدعی اصولگرایی هستند اینچنین تخریب شوند؟!

علت اصلی همه این بداخلاقی ها همانطور که صدراً گذشت اختلاف نظر این قبیل افراد با حضرت آیت الله و جریان منتسب به ایشان بر سر کاندیدای انتخاباتی است. و این خود ریشه در مطلق انگاری ایشان در خصوص مجتهد و ممیز بودنشان در امر سیاست دارد.

۷. علت اصلی همه این بداخلاقی ها همانطور که صدراً گذشت اختلاف نظر این قبیل افراد با حضرت آیت الله و جریان منتسب به ایشان بر سر کاندیدای انتخاباتی است. و این خود ریشه در مطلق انگاری ایشان در خصوص مجتهد و ممیز بودنشان در امر سیاست دارد. چنانکه اگر کسی را بر نظری خلاف نظر خود یافتند اینگونه وی را تخطئه و تخریب می نمایند. حتی اگر مخالف ایشان اصولگرا باشد و حتی تر اگر شخصی در حد و اندازه علامه ذوالفنونی مانند حضرت آیت الله مصباح باشد. در نهایت به همه دوستانی که در روزهای اخیر چنین موضع گیری هایی داشته اند توصیه می کنم رویه اعتدال و عقلانیت را در پیش گیرند و از کبر و غرور پرهیز نمایند.

جریان اصولگرایی نیازمند نیروهای تأثیرگذاری مانند ایشان است و حیف است که اینچنین خود را سوخت داده و اجر دنیا و آخرت خود را ضایع نمایند.

پی نوشت:

+ رهبر انقلاب در واکنش به تخریب‏ها و حملات علیه علامه مصباح چه فرمودند؟
بیانیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران: سیاسیون شکست خورده با اهانت به آیت‌الله مصباح در پی راهی برای بازگشت مجدد هستند.
+ پاسخ چندصد طلبه حوزه علمیه قم به شب نامه بی ادبانه و سکولاریستی: جرم مصباح آن است که عمار امام خامنه ای است.
+ حجت‌الاسلام طائب: اهانت کنندگان به آیت الله مصباح وابستگان ورشکسته‌های سیاسی هستند.
+ نامه طلاب و دانشجویان حامی جلیلی در شیراز خطاب به آیت الله مصباح و قدردانی از ایشان
+ آیت الله حسن ممدوحی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از اهانت به آیت الله مصباح انتقاد کرد.
+ انتشار شب نامه علیه آیت ا… مصباح یادآور هجمه های دوره اصلاحات است.
+ بدون شک دکتر جلیلی از چنین اظهاراتی راضی نیستند و بعید می دانم قالیباف هم چنین باشد.
+ رأی بنده به دکتر جلیلی است پس من را به ضدیت با ایشان متهم نکنید.

نظرات (۲۰)

  • پسر روشن آب
  • احمدی نژاد ثانی ؛ کدامیک ؛ قالیباف یا جلیلی
    http://sadegh313.blogfa.com/post/202/
    سلام...وب زیبایی داری تبریک........به منم سر بزن.....
    سلام 
    اخوی چرا باید بین استاد مصباح و پایداری تفکیک کرد وقتی همه جوره ابن جبهه خودشو میچسبونه و همه جوره خرجی میکنه از ایشان و استاد واکنشی نداره. یا بی خبرند یا مطلعندو ساکت. در صورت اول ضعف عجیب سیاسی است و در صورت دوم اثبات حرف ما
    اخوی حمایت چیزی است و نقل مکاشفه  حمایت امام زمان از احمدی نژاد آنهم از زبان ایشان چیز دیگری است. برادر ایشان با نحوه حمایتشان کاری کردند که منتقدین جدی احمدی نژاد که حالا حرف حقشان را درباب بی تدبیری و ضعف مدیریتی احمدِ نزاد درک میکنیم شدند مخالف امام زمان و اسلام. می گی نه نگاهی بنداز به رجا و ببین چه جوری از خجالت آقایان درآمده؟
    اخوی بحث بر سر عدم دخالت در سیاست جزیی نیست بلکه دخالت در جزییات اولا یعنی بالارفتن احتمال خطا و آمادگی برای نقد. به نظرتان طرفداران ایشان میگذارند کسی به نقد ایشان بپردازد یا نقد او همانند نقد احمدی نژاد خواهد بود. چطور نقد عسکر اولادی بد نیست و خوبه ولی آقای مصباح استثنا است؟ 
    حرف بسیار است
    پاسخ:
    سلام علیکم
    1. سوء برداشت نشه من اگه گفتم که این تفکیک خوبه برای اینه که شأن آیت الله مصباح غیر از جبهه پایداری و بالاتر از اون هست و اگر بالفرض اعضای این جبهه اشتباهی کردند اولا با کلیت جبهه نباید برابرشون دانست و دوما با آیت الله مصباح. البته این گفته بدین معنی نیست که بنده مثل شما جبهه پایداری رو جرثومه ای از فساد و تباهی بدونم در اشتباهاتشون رو در حدی فاجعه آمیز بدونم که آیت الله مصباح رو مجاب کنه از اونها تبری بجوید!!! انگار شما فراموش کرده اید که این جبهه زیر نظر یک شورای فقاهتی فعالیت می کنه و می بایست بین حیثیت حقیقی افراد عضو در آن و شخصیت حقوقی کلیت جبهه و مواضع آن تمایز قایل شد. شما و برخی دوستان چنان جبهه پایداری جبهه پایداری می کنید انگار با یک مشت حرامزاده روبرویید. کاش مقابل مواضع خنثی و نئوتکنوکراتیزه برخی دیگر از آقایان هم همینقدر حساسیت به خرج می دادید.
    2. شما از نقل این مکاشفه هه سندی دارید یا فیلمی که ما هم ببینیم؟ نقل مکاشفه رو اولین بار بنده بعد از انتشار همین شب نامه هتاکانه شنیدم و بینی و بین الله با اینکه در ستاد استانی احمدی نژاد فعالیت داشتم چنین چیزی به گوشم نخورده بود. اگر هم مفروض چنین باشد مکاشفه حجیت فردی دارد و نقلش هم برای من و شما حجیت نمی آورد. ما این حرفها رو از شاگردان حضرت علامه یاد گرفته ایم ولذا باز عرض می کنم بعید است چنین خبری صحت داشته باشد.
    3. در خصوص برچسب ضد امام زمان و ضد اسلام بودن به منتقدین احمدی نژاد به خدا نمی فهممتون!!!! یعنی چون فرضا آیت الله مصباح خوابی یا مکاشفه ای در تایید احمدی نژاد 84 نقل کرده اند الان رجا داره به مخالفین احمدی نژاد چنین تهمت هایی می زنه!!! غیر از اینکه این استدلال همینجوری هیچ جای عقلم نمی کنجه، انگار شما فراموش کرده اید حضرت علامه قبل از خیلی های دیگه شروع به نقد احمدی نژاد کردند(درست از ابتدای دولت اول محمود و بعد از ماجرای حضور زنان در استادیوم) و وقتی ما ها باورمون نمی شد خطر جریان انحرافی رو فریاد زدند؟!
    4. اولا فقط مشق نانوشته است که غلط ندارد و ایشان هم مبرا نیست. دوما الان تقریبا چندین سال از نقد که چه عرض کنم تخریب همه جانبه و بی شرمانه آیت الله مصباح توسط اصلاحات چی ها می گذره. ثالثا تقریبا یک سالی هم هست که اصولگرا ها (بیشتر طرفداران قالیباف) به هر مسئله جزئی و بی اهمیتی و با انواع و اقسام تهمت ها و دروغ ها و مغالطه ها دست می زنند و ایشون رو همه جوره تخریب می کنند. (مثلا همین ماجرا اعلام جلیلی به عنوان اصلح که واقعا مسخره است) خوب سوال بنده اینه که حالا کی تونسته جلوی رفقایی مثل شما رو بگیره! کدوم یکی از طرفداران انتحاری ایشون نقد کننده های علامه رو کشته یا کتک زده و اصلا طفداران آیت الله مگه چه اهرم قاهره ای دارند که به واسطه اون بتونند جلوی نقد علامه رو بگیرند؟!!! شما رو به خدا دست بردارید از این تخیلات! همه جوره دارند ایشون رو تخریب می کنند. چپ و راست! همه بصیرشناس شده و ایشون رو فاقد بصیرت می دونن. خدا از سر باعث و بانیش نگذره که چنین بی انصافی هایی رو روا داشته اند.

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم

    بنا به توصیه جنابعالی با وبلاگ «یادداشت های مذهبی،سیاسی،اجتماعی یک طلبه آبادانی» بروز شدم.

    التماس دعا

    پاسخ:
    سلام حاج آقا
    خداقوت
    ایشالا این وبلاگ هم مث قبلی بگیره
    از ادب و احترام و تعابیر اخلاقی شما متشکرم!
    پاسخ:
    تصحیح شد.
    ای کاش همین حساسیت رو راجع به اتهاماتی که به یک عالم جلیل القدر می زنید هم داشتید.
    ضمنا جوابی به عراءض بنده ندادید!
    برادر ما که بی بصیرت و بی تقواییم. از اول دستمون بالا است. هر چی شما بگی هم حرفی نداریم. اما خب قدری تعجب است از بزرگوارانی که دایم سخن از گفتمان انقلاب و  اخلاق و دوری از هوای نفس دارند چرا اینجور سخن میگویند. حالا شاید مصلحت است یا شاید ما شایسته چنان تعابیری هستیم. اخوی شما نیت بنده را از کجا خوندی؟ آیا انتقاد من از پایداری هر چقدر تند باشه مثل اینه که اونها را حرامزاده بدانم؟؟؟؟ اونها را جرثومه فساد بدانم؟؟؟؟ اینها را از کجا فهمیدی؟ گفتمان انقلاب اسلامی حکم کرده اینجوری قضاوت کنید؟  گرچه برای آینده انقلاب چنان تفکری که منتقد خود را چنین میبیند خطرناک میدانم ولی خب برام جالبه که شما این تعابیر را بکار میبرید. بنده عرض کردم اشتباه کرده اند آیا توهین کردم به استاد؟؟ اصلا سندی هم نداشتم باز توهین امیز سخن گفتم؟
    پاسخ:
    ببین برادر
    به این کار شما می گن جو سازی
    می گن مظلون نمایی
    اصلا مظلوم نمایی خودش یه نوع مغلطه است
    جواب بده اخوی
    بنده کاری که دوستانی مثل شما در این مدت با آبروی یک عالم دینی کزده اند رو توصیف کردم
    بی احترامی به شما نکردم
    ولی شما به جای جواب راست و پوست کنده روش مظلوم نمایی در پیش گرفتی و بنده رو هم داری به خطرناک بودن برای نظام و اینا متهم می کنی
    آزه شما مفروض بگیر بنده خطرناکم برای نظام
    تفکرم خطرناکه
    هر چی شما بگی
    فقط جواب مستدل بده
    اینکه از شما سند خواستم توهینه؟
    من حتی قضاوت قطعی نکردم
    گفتم باید دید اصل ماجرا چی بوده
    همین
    باز هم سلام اخوی.
    ما که منافقیم ظاهرا اما فرمودید سند برای سخن استاد مصباح. نشریه پرتو سخن را میشناسید. نشریه موسسه امام خمینی قم است. متن سخنان استاد مصباح چنین است:
     دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد: قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم، ایشان گفت نگران نباشید، احمدی نژاد رئیس جمهور می شود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب می رود. در خواب به او ندا می شود که بلند شو برای احمدی نژاد دعا کن، وجود مقدس ولی عصر(عج) دارند برای احمدی نژاد دعا می کنند. می گوید من حتی اسم احمدی نژاد را نشنیده بودم و اصلا‌ً او را نمی شناختم! 
    اما آدرسش:
    پاسخ:
    بازم مظلوم نمایی؟!
    خوب حتما منم اینجا باید به جای جواب بگم ما هم که تفکرمون خطرناکه و دست القاعده رو از پشت بستیم و اینا!
    اما در مورد ماجرای مکاشفه اخوی این خبر که مال بعد از انتخاباته؟!
    ببین برادر من چیزی که متوجه شده ام شما واقعا در پی حقیقتی و غراءض جناحی نداری
    بین خودت و خدا قضاوت کن
    خدا رو شاهد می گیرم که من تا الان که این خبر رو خوندم تصورم از شایعه نقل مکاشفه توسط آیت الله مصباح در حمایت از احمدی نژاد این بود که ایشون گفته باشند خودشون در عالم مکاشفه دیده اند امام زمان برای پیروزی احمدی نژاد دعا می کنند و این اتفاق و نقل اون قبل از انتخابات رخ داده باشه
    یعنی اینطوری القا کزده اند ها!
    اخوی این سخنرانی چه تاثیری در پیروزی احمدی نژاد داشته وقتی مربوط به بعد از انتخابات میشه؟! اگر بخواید بگید ایشون ازکاین طریق باعثث شدهواند محمود چهره ای مقدس پیدا کنه که این هم با رویه خود ایشون ناسازگاره چون حضرت آیت الله جزو اولین نفراتی بود که بین بزرگان اشتباهات دولت اول محمود رو با شدیدترین نحو نقد کردند. ماجرای استادیوم رفتن خانوم ها رو که خاطرتون هست؟
    پس این همه تهمت و افترا در خصوص بی بصیرتی و اینا بابت چنین موصوعه بی ربطی بوده؟!
    برادر به قرآن ما همه فردا روزی باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشیم و لطمه به آبروی عالم دینی چیزی نیست که خدا به این راحتی ازش بگذره ها
    در خصوص اصل مکاشفه هم ما بنا به رویه امام ره نه می تونیم رد کنیم و نه اثبات
    کما اینکه بنده احمدی نژاد دوره اول رو هنوز ازش دفاع می کنم و معتقدم هملنطور که آقا فرمودند گفتمان عدالت طلبی رو و گفتمان انقلاب رو زنده کرد
    پس هیچ بعید نیست مکاشفه بنده خدا در اون برهه صحیح بوده باشه
    ولی خوب این امور قابل اثبات هم نیستند و حجیت هم ندارند
    حضرت آیت الله هم این ماجرا رو در مقام اثبات حقانیت احمدی نژاد بیان نکرده اند
    خدا عاقبت همه مون رو ختم به خیر کنه
    سلام 
    وبلاگ"نیایش یک فیلسوف" سر بزنید
    با پست منطقی-فلسفی "جز سوال نباید کرد؛ هر سوال نباید کرد" بروزم.
    خوشحال میشم مطالعه و نظر نمایید.
    سلام. منتظرحضورتون هستیم
  • حامیان حداد عادل
  • کاندید اصلح حداد عادل
    پاسخ:
    حداد خیلی خیلی خوبه ولی کاریزمای ریاست جمهوری رو نداره
    اولین نخست وزیر مملکت که جاسوس آمریکا بود! (بازرگان)
    اولین رئیس جمهور مملکت هم که جاسوس منافقین بود! (بنی صدر)
    نخست وزیر هشت ساله جنگ که اصل فتنه است! (موسوی)
    رئیس جمهور سازندگی ساکت فتنه است! (هاشمی)
    رئیس جمهور اصلاح طلب هم که حامی فتنه است! (خاتمی)
    ...این آخریه هم که جریان انحرافیه! (احمدی نژاد)
    و سوالی که مطرح اینه که این انقلابی رو که نباید بگذاریم دست نا اهلان بیفته اساسا کی دست اهلش بوده. 

    پاسخ:
    اینم از عوارض دموکراسیه دیگه! چه میشه کرد!
     اشتباه از کی بوده ؟ 
    1. انتخاب مردم؟ 
    2. بررسی غیر حرفه ای شورای نگهبان ؟
    3. اخلاق سیاسی یک طرفه در  یک جریان خاص که بعد از مدتی ببیند ریس جمهور اونی نیست که میخواسته شروع کنه به برچسب زدن؟
    4. عدم پیاده سازی دموکراسی به معنای واقعی کلمه؟ 
    5. بابا بی خیال این یک امر عادیست و هر 8 سال یکبار اتفاق مى افتد
    پاسخ:
    ایراد در ذات دموکراسی است.
    افلاطون به دموکراسی می گفت دیکتاتوری اکثریت جاهل!
    البته دموکراسی به گونه ای شر مقدر است و چاره ای جز آن نیست.
    شاید بشه به یک سری اصول مقیدش کرد و از اشکالاتش کاست ولی ذاش رو کاری نمیشه کرد. چون ذاتش با انتخاب عامه پیوند خورده و اکثریت عامه، عالم نیستند.
    برادر ،  من یک مثال مشخص زدم ، سوالی پرسیدم ، جوابهای رو مطرح کردم.
    اما پاسخی ندیدم. فقط تعریف و بیان مضمون

    پاسخ:
    والا بنده جواب داده ام!
    روشن و شفاف!
    شاید باب میل شما نیست!
    یعنی می فرمایید حتما باید یکی از گزینه های شما رو انتخاب کنم!!
    هرچند این کار با مزه است ولی اینجا ما بحث های جدی می کنیم
    :))))
    پس این دوره بنا بر تعاریف شما باید منتظر یک موضوع جدید باشیم. مثلا فتنه انحرافی
     انحراف بزرگ فتنه سازان . 
    اما اشتباه دوستان عزیز در انتخابات 88 و انتخاب احمدی نژاد
     بردن احمدی نژاد تا شعیب ابن صالح شدن و به یکباره سردمدار
    جریان انحرافی نشان از انتخاب بدون تعقل است. جلیلی هم یک نماد از
    همین نوع انتخاب است. اما امید است هرکی رد کار میاد یادش بیاد مردمی
     هستند که هنوز بیکارند و گشنه و ....
    پاسخ:
    یان فتنه انحرافی و احراف فتنه ای و اینا رو از کجای متن بنده در آوردی؟!!

    انتخاب احمدی نژاد در سال 88 کاملا و دقیقا انتخاب درستی بود.
    بنده حداقل جزو اون معدود کسانی نبودم که ایشون رو تا شعیب بن صالح بالا بردن
    ایونا محدود به یک حلقه خاص بودن و به حساب نمیان
    ولی:
    1. احمدی نژاد چه در سال 88 و چه الان از سه نفر دیگه کاندیدای اون سال بهتر بود
    2. این افتخار ماست که مثل اصلاح طلبها چشم هامون رو بر ایرادات کاندیدامون نبستیم و خودمون رو به کری و کوری نزدیم
    3. در جریان انتقادات به احمدی نژاد نه باید افراطی عمل کرد و نه تفریطی. ایشون نقاط قوت زیادی داشت که نباید نادیده گرفته بشه
    این دفعه فکر کنم امام زمان دعا کرد روحانی رئیس جمهور بشود. شما که که از شاگردان با واسطه علامه هستید ازشون سوال بفرمایید کسی نیمه شب خوابی چیزی ندیده؟ شاید تا غروب نتیجه عوض بشود!
    شاید هم این دفعه برادران اصلاح طلب بیشتر نذر کرده بودند. احمدی نژاد که با مدیریت فعالش پولی برای ما نگذاشته بود نذر و نیاز کنیم.
    پاسخ:
    جواب شما رو توی پاسخ به کامنتهای دیگران داده ام!
    ظاهرا شما هم جز توهین و تمسخر کاری بلد نیستید!
    ببینیم حالا روحانی شما چیکار می کنه!
    امیدوارم فقط مث خاتمی مردم رو فدای اهداف حزبیش نکنه!
    ببین اگر احساس میکنی گفتن این جملات تمسخر آمیز و زشت است به گوینده اش تذکر بده! من سخنان آقای مصباح را درباره نحوه رای آوری احمدی نژاد یاد آور شدم. شاید هم گفتنش برای احمدی نژاد ثواب داره و برای روحانی عقاب داره!! ما که دین شناس حرفه ای نیستیم! بالاخره ریش و قیچی دست شماها است. اگر جلیلی رای آورده بود الان کلی از این مکاشفات صورت میگرفت. شاید و بلکه حتما ما بصیرت کافی نداریم و عمق آن سخنان را درک نمیکنیم!
    پاسخ:
    بله گفتن این جملات تمسخر آمیز و زشته! چون شما تحریفش کردید! و با طعنه و تمسخر بیان کردید!
    وگرنه فرمایش حضرت علامه اجل از اونه که با نقل قول جنابعالی مقایسه بشه!
    اولا این سخنان چه تاثیری در پیروزی احمدی نژاد داشته وقتی مربوط به بعد از انتخابات گفته شده؟!
    ثانیا اگر بخواید بگید ایشون ازاین طریق باعث شده اند محمود چهره ای مقدس پیدا کنه که این هم با رویه خود آیت الله مصباح ناسازگاره چون حضرت آیت الله جزو اولین نفراتی بود که بین بزرگان اشتباهات دولت اول محمود رو با شدیدترین نحو نقد کردند. ماجرای استادیوم رفتن خانوم ها رو که خاطرتون هست؟ و اعلام خطر در خصوص جریان انحرافی و ...
    ثالثا در خصوص اصل مکاشفه هم ما بنا به رویه امام ره نه می تونیم رد کنیم و نه اثبات 
    کما اینکه بنده احمدی نژاد دوره اول رو هنوز ازش دفاع می کنم و معتقدم همانطور که آقا فرمودند گفتمان عدالت طلبی رو و گفتمان انقلاب رو زنده کرد 
    پس هیچ بعید نیست مکاشفه بنده خدا در اون برهه زمانی صحیح بوده باشه 
    ولی خوب این امور قابل اثبات هم نیستند و حجیت هم ندارند 
    حضرت آیت الله هم این ماجرا رو در مقام اثبات حقانیت احمدی نژاد بیان نکرده اند 

    بنده شما رو به پاسخی که در همین رابطه در کامنتهای قبلی نوشته ام ارجاع دادم.
    همه اینها را اونجا هم نوشته ام
    ولی ظاهرا حوصله خواندن ندارید!
    و تنها هدف شما توهین و تمسخره!
    میشه بگید درباره استادیوم چه شدیدترین موضعی گرفتند؟ لطفا با سند. جریان انحرافی هم که مال این اواخر و دو سه سال آخره. به نظرم جریان انحرافی بیشتر پوششی دلچسب بود برای توجیه اشتباهات عجیب احمدی نژاد. همه اشتباهات مدیریتی و تصمیمات خلق الساعه احمدی نژاد رو به جریان انحرافی نسبت دادن هم از اون حرفاست. به نظرت اگر مثلا لاریجانی میگفت احمدی نژاد سحر شده چقدر با توهین و تمسخر رجا نیوز و شماها مواجه میشد. اما اگر مصباح گفته خب به نور الهی دیده لابد نه؟
    کلا شما مصباحی ها خوب نیت خوانی میکنید. توی کامنتهای بالا هم دیدم. اثرات درس اخلاق است دیگر. 
    پاسخ:
    مصاحبه حجه الاسلام جلالی مسءول دفتر حضرت آیت الله مصباح متعلق به شهریور 90:
    آقای احمدی نژاد تیر ماه 84 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و در شهریور دولت را تحویل گرفتند. در آن ایام آیت الله مصباح هر روز بعد از نماز صبح در بوستان علوی پیاده روی می کردند که برنامه هر روز ایشان بود. همان اوایل دولت، روزی بعد از نماز صبح که مشغول پیاده روی بودیم یک مرتبه ایشان فرمودند: دو نفر آبروی آقای احمدی نژاد را خواهند برد. یکی از آنها آقای مشائی است. این زمانی بود که یک ماه از دولت نهم گذشته بود و در آن زمان ما هنوز آقای مشائی را نمی شناختیم.

    چند روز بعد از این ماجرا در جلسه ای که آقای دکتر تهرانی، دکتر بی ریا و آقای روانبخش در دفتر ایشان حضور داشتند آیت الله مصباح فرمودند این آقای مشائی بالاخره احمدی نژاد را زمین می زند و من نگران او هستم. تا اینکه مسأله حضور زنان در ورزشگاه ها مطرح شد. به محض مطرح شدن این مسأله آیت الله مصباح به من گفت، سریعاً به آقای دکتر تهرانی (که استاد اخلاق دولت بود) و دکتر بی ریا (که مشاور امور روحانیون دولت بود) زنگ بزن بگو بیایند اینجا. بعد دو نامه نوشتند و یکی را به آقای بی ریا و یکی را به آقای تهرانی دادند که از دو کانال حتما به دست اقای احمدی نژاد برسد. ما از مضمون آن نامه اطلاع نداریم چون محرمانه بود و جایی ثبت نشده است؛ البته امیدوارم از سوی دولت در جایی ثبت شده باشد. ولی بعدا ایشان گفتند من در آن نامه جریان انحراف را به آقای احمدی نژاد هشدار دادم و نوشتم اطرافیان شما، شما را به زمین خواهند زد. این گونه نبود که این مسائل به ایشان تذکر داده نشود.

    بعدها در اواخر دولت نهم آیت الله مصباح در منزل آقای دکتر الهام در تهران طی سه جلسه دو ساعته با حضور آقای احمدی نژاد نصایح لازم را به وی گوشزد کردند. در این جلسات ایشان تفاوت الهام های رحمانی از الهام های شیطانی و راه تشخیص عرفان صحیح از کاذب و ملاک های عرفان صحیح را به تفصیل مطرح کردند و با مطرح کردن سخنان و خاطراتی از مرحوم انصاری همدانی و آقا شیخ عبدالکریم حائری و امثال این بزرگان، گوشزد کردند که مواظب باشید هر خبر و الهامی که به شما می شود، معلوم نیست رحمانی باشد.
    خلاصه اینکه ایشان تمام سعی خود را جهت جلوگیری از نفوذ جریان انحرافی در دولت و جدا کردن احمدی نژاد از آنها به کار بردند.

    در زمینه سیاستهای فرهنگی دولت هم، ایشان همواره تذکر می دادند که دولت در برنامه های فرهنگی اهتمام لازم را ندارد. فرمودند اگر تمرکزی که آقای احمدی نژاد روی مسأله هسته ای داشت یک دهم آن را روی مسائل فرهنگی داشت ما موفق بودیم. پشتکاری را که در مسائل هسته ای داشتیم در مسائل فرهنگی نداشتیم . ببینید! بعضی از افراد وقتی که وارد یک جریانی سیاسی یا فرهنگی می شوند از خوب و بد آن دفاع می کنند. آیت الله مصباح چون عمل به وظیفه می کند و تکلیف گرا است این گونه نیست. اگر جایی انحراف دید می ایستد و این ملاحظات را نمی کند؛ بلکه می گوید هر جا که انحرافی دیدیم بر اساس دین و عملِ به تکلیف، باید در مقابل آن بایستیم.

    ایشان این مسائل را همواره مطرح می کردند تا اینکه انتخابات 88 شکل گرفت. در این انتخابات، آقای احمدی نژاد خیر الموجودین بود. چون افرادی آمده بودند که تهدید جدی برای نظام محسوب می شدند؛ از سوی دیگر لازم بود مسیری که توسط احمدی نژاد آغاز شده بود ادامه یابد.

    با شکل گیری دولت دهم و گذراندن فتنه سنگین 88 دوستان بر جریان انحرافی تمرکز کردند. وقتی جریان انحرافی بحث مکتب ایرانی را مطرح کرد و به صورت علنی کوروش گرایی و باستان گرایی و ایران گرایی را ترویج می کرد، آیت الله مصباح در جلسه ای خصوصی که برخی از نمایندگان مجلس هم بودند فرمودند: از این جریان انحرافی بوی فراماسونری استشمام می کنم. این سخن مربوط به یک سال پیش است. در این جلسه یکی از نمایندگان خطاب به ایشان گفتند این جریان وزنی ندارد که شما اینقدر دارید آن را بزرگ می کنید. ایشان فرمودند اینطور نیست. حدس قوی می زنم که سازمان گسترده تشکیلات خارجی پشت سر این فرد است و این تشکیلات گسترده می تواند فراماسونری باشد.

    با مطرح شدن این مباحث، جریان انحرافی به تدریج آشکار شد و اقتدار آن شکست. درست است که جریان انحراف خطر بزرگی بود و ایشان هم گفتند خطری به این بزرگی تا به حال اسلام را تهدید نکرده است، اما این خطر قبل از اینکه وارد جامعه شود اقتدارش شکسته شد. البته تدبیر مقام معظم رهبری در اینجا بسیار موثر بود.
    واکنش شدید ایشان در جامعه چه بود. اینها که همه اش از قول فلانی و بهمانی بود. ثانیا قرار بود واکنش شدید ایشان را به صورت عمومی خبر دهید! وقتی عمومی خواب تعریف میکنند و احمدی نژاد را به عرش میبرند بعد نامه خصوصی میدهند!!!!!! با نمک نیست؟؟؟؟ شما گفتید درباب ورزشگاهها شدید ترین واکنش را نشان دادند. کو؟ شما میگید اشتباهات دولت اول احمدی نژاد را با شدیدترین وجه نقد کردند الان اینها خیلی شدید بود. نه؟

    پاسخ:
    به نظر شما در ایران زندگی نمی کنید!
    اینطور نیست!
    چون همه این حرفها و نقل قول ها با فاصله زمانی کمی و در همان زمان وقوع علنا اعلام شد!!
    به نظرتون باید احمدی نژاد رو می گرفتن و خفه اش می کردن تا شدید باشه!
    این نحوه نقد خفیف هست و شدید نیست؟!
    ای کاش پدرخوانده های اصلاحات، اشتباهات سران اصلاحات و فضاحت هایی را که در طول سال های گذشته به بار آورده اند به همین شیوه خفیف تذکر می دادند و نقد می کردند!
    معلومه شما هیچ منطقی رو نمی پذیرید! فقط دنبال جدل و مراء هستید! متاسفم براتون!
    در خصوص کامنت های مطروحه در وبلاگ هابیل به استحضار می رسانم در خصوص چمدان دلار و روزنامه نگاران که دستگیری تعدادی از آنها توسط وزارت اعلام شد که جملگی اعلام شدبی گناهند دهه سوم ماه مغفرت است حاجی.2-نقش موسسه آقای مصباح در غائله بیست و دوم بهمن  که سال گذشته در قم شاهدش بودیم هم در مجلس قرائت شد بد نیست مطالعه بفرمایید در ضمن نظرات آیات و مراجع اعظام هم خواندنی است.نحوه رفتار منافقین وفتنه گران در تشعیع جنازه مرحوم آقای منتظری رامقایسه کنید با شاگردان عالم ربانی.
    پاسخ:
    سلام
    1. والا این اعلامی که شما می فرمایید رو ظاهرا هنوز به ما ابلاغ نشده. کی ابلاغ شد که بنده نشنیدم؟ دوما چرا در اثنای همین بگیر و ببند ها بعضی از همین روزنامه نگاران از ایران فرار کردند و به دیگر دوستان آن ور آبی خود پیوستند؟ اوخ این چه ربطی به دهه سوم و اینا داره؟
    2. بنده اصولا نه آن کمیته رو دارای صلاحیت رسیدگی به این ماجرا می دانم و نه گزارششان رو خوندم. چرا که تعلق خاطر ایشان به آقای لاریجانی و ضدیت ایشان با موسسه محرز است. دوما بالفرض که برخی از دانشجویان موسسه در این ماجرا دست داشته باشند. این چه ربطی به آیت الله مصباح دارد و اصلا چه ربطی به موضوع نوشته؟! نظرات آیات اعظام! رو بنده نمی دونم باز چه ربطی به ابتدای جمله تون داره.
    3. نحوه رفتار منافقین و فتنه گران و اینا رو هم ایضا ملتفت نشدم با عرض پوزش.
    4. تمام این نوشته قصد داشت کمی ادب سخن گفتن دوستانی مانند شما را در خصوص علمایی مانند حضرت علامه اصلاح نماید که ظاهرا مؤثر نبوده و ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی