سَـــبیل

سَـــبیل؛ راهی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه ها و پرسشهای فکری، مذهبی، سیاسی و فرهنگی بنده، محمد دهداری.


جولیا پطرس، سالومه رپر و مصادره به مطلوب های امت حزب الله!

محمد دهداری، سه شنبه، ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۲۰ ب.ظ، ۸ نظر

جولیا پطرس خواننده زن مسیحی لبنانی

چندی پیش و در ایام حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه مظلوم، برخی دوستان ارزشی همپلاسی - که از قضا از اعاظم و مشایخ و مشاهیر امت حزب الله گوگل پلاس نیز هستند- در اقدامی تعجب برانگیز کلیپ های تصویری موسیقی از خوانندگان زنی که در حمایت از مقاومت و مخالفت و اعتراض به رژیم صهیونیستی خوانندگی کرده بودند را بازنشر کرده و در تعریف و تمجید ایشان قلم فرسایی نموده بودند. یکی از خوانندگان مذکور جولیا پطرس خواننده زن مسیحی لبنانی و دیگری سالومه خواننده رپ فارسی زیرزمینی بود.

تأسف بارتر اینکه رفقای اخیر الذکر در پاسخ به اعتراض دیگر دوستان در این خصوص، به فتوایی از حضرت آقا استناد نموده و آنرا به عنوان حکم حلیت گوش دادن به صدای خوانندگی زنان  مطرح کرده بودند.

حقیر در همان ایام در انتقاد و اعتراض به این شیوه، مطالبی در حد وسع خود نوشتم و در همان فضا منتشر نمودم و از طریق کامنت نیز نکات خود را به اطلاع رفقا رساندم لیکن سخن بنده نیز در اغلب موارد مانند انتقادات دیگران، افاقه ننمود.

اکنون که مدتی از آن مباحث می گذرد و به مناسبتی خاطره آن روزها برایم زنده شده است ضرورت پرداختن به این موضوع را بهتر درک می کنم. لذا ذیلاً عین فتاوای حضرت آقا را در این خصوص ذکر نموده و سپس بحثی مختصر حول نحوه تفسیر فتاوای ذیل خواهم داشت.

برابر تحقیقی که بنده در خصوص فتاوای معظم له در این زمینه در اینترنت صورت دادم چهار فتوای ذیل یافته شد:

«س 1143: خواندن به‌صورت غنا توسط هر یک از مرد یا زن چه از طریق نوار کاست باشد و یا از طریق رادیو و چه همراه موسیقى باشد و یا نباشد، چه حکمى دارد؟
ج: غنا حرام است و خواندن به‌صورت غنا و گوش‌دادن به آن جایز نیست اعم از اینکه توسط مرد باشد یا زن و به‌طور مستقیم باشد یا از طریق نوار و همراه با نواختن آلات لهو باشد یا نه.

س 1146: گوش‌دادن به صداى زن هنگامى که شعر و غیر آن را با آهنگ و ترجیع می ‏خواند اعم از اینکه شنونده، جوان باشد یاخیر، مذکر باشد یا مؤنث چه حکمى دارد؟ و اگر آن زن از محارم باشد، حکم آن چیست؟
ج: اگر صداى زن به‌صورت غنا نباشد و گوش‌دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و مفسده ‏اى هم بر آن مترتّب نگردد، اشکال ندارد و فرقى بین موارد فوق نیست.

س) گوش دادن به آواز زنان در صورتى که از لحاظ شعر و موسیقى لهو و لغو نباشد چه حکمى دارد؟
ج) اگر آواز زنان بگونه‌اى باشد که مهیج شهوت گردد و یا گوش دادن به آن موجب ترتب مفاسد باشد جایز نیست گوش کند.

س) اگر در موردى صداى زن مصداق غنا نباشد گوش دادن آن چه حکمى دارد؟
ج) در حرمت غنا فرقى بین این که مغنّى زن باشد یا مرد نیست و شنیدن صداى زن اگر غنا نباشد، حرمت شرعى ندارد مگر آن که به قصد ریبه یا موجب ترتّب مفسده باشد ولى شنیدن خوانندگى زن که غالباً مشتمل بر مفسده است جایز نیست.»

فتوای اول و سوم که واضحا و مصرحا بر حرمت استماع خوانندگی زنان تأکید دارد. می ماند فتوای دوم و چهارم! در خصوص دو فتوای مذکور چند نظر بین دوستانی که حول این موضوع بحث می کردند - و در میان ایشان از علما و روحانیون نیز حضور داشتند - وجود داشت:

  1. گروهی معنای فتوای دوم را حلیت استماع صدای آهنگین زنان خواننده در نظر گرفته بودند و لذا جهت رفع تناقض میان آن فتوا و جمله آخر فتوای چهارم که به حرمت این عمل تصریح دارد(حال چه به نفع حلیت استماع و یا به نفع حرمت آن) دست به تفسیرها و تأویل های گوناگون زدند. در این گروه چند نوع استدلال مطرح بود: برخی ضمن طرح بحث های اصولی ثقیل و به نظر حقیر دور از محل بحث، قصد جمع بین دو فتوا را داشتند و برخی دیگر با تمسک به تقدم و تأخر زمانی میان دو فتوا، به دنبال کشف فتوای متأخر - که قاعدتاً نظر آخر و فعلی حضرت آقاست بودند و عده ای نیز با استناد به اینکه کدام فتوا در اجوبه ذکر شده و کدام در سایت ایشان در پی یافتن فتوای مرجح بودند و ... .
  2. گروهی نیز فتوای دوم و چهارم را در یک سمت و سو می دانستند که البته نظر حقیر نیز چنین است. لذا با نگاهی دقیق تر فتوای دوم و چهارم را بررسی خواهیم نمود تا صحت و سقم نظر گروه دوم مشخص شود.

فتوای دوم چند قید مهم دارد؛ فرموده اند: یکم) اگر صداى زن به‌صورت غنا نباشد و دوم) گوش‌دادن به صداى او هم به قصد لذت و ریبه نباشد و سوم) مفسده ‏اى هم بر آن مترتّب نگردد،(آنگاه) اشکال ندارد و فرقى هم بین موارد فوق(صدای زن محرم و نامحرم) نیست.

شما ملاحظه کنید این قیود آیا نوای هیچ خواننده زنی را در امان خواهد گذاشت؟! همان یک قید ابتدایی یعنی غنا نبودن صوت برای از دایره حلیت خارج کردن استماع خوانندگی تمام خوانندگان زن کافیست. چه آنکه فقها در تعریف غنا گفته اند که: «صوت المطرب مع الترجیع». صدای طرب انگیزی که با ترجیع همراه باشد و مگر آیا صوتی جز این نیز سراغ دارید که امروزه به عنوان موسیقی خریدار داشته باشد و موسیقی ای که مطرب نباشد و ترجیعی هم نداشته باشد آیا اصولا یافته می شود که حلال باشد؟! 

البته باز ایشان برای محکم کاری دو قید دیگر به فتوا افزوده اند و خصوصا قید آخر که هرگونه مفسده ای را شامل می گردد.

جالب اینکه مضمون فتوای دوم در ابتدای فتوای چهارم نیز تکرار شده و لذا نمی توان ادعا نمود مبنای فقهی یا اساس نظر معظم له در دو فتوای محل بحث متفاوت است و از فتوای متقدم تا متأخر نظر ایشان تغییر کرده است. با این تفاوت که در انتها، جمله ای مطلق و کلی بیان شده که جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمی گذارد.

در واقع این دو فتوا دو تقریر متفاوت از یک فتوای کلی است که در فتوای چهارم بسط بیشتری داده شده و برای جلوگیری از سوء برداشت افرادی مانند رفقای همپلاسی ما، در انتهای آن تکمله ای بر آن زده شده است و تصریح شده: (با توجه به اینهمه قید و حدی که می بایست در این خصوص در نظر گرفته شود) گوش دادن به خوانندگی زنان (با توجه به این) که غالباً مشتمل بر مفسده است جایز نیست

واضح و مبرهن است که فتوای دوم و بخش ابتدایی فتوای چهارم مبنی بر حلیت استماع صدای زنان، مشروط و مقید است ولیکن بخش انتهایی فتوای چهارم مبنی بر حرام بودن شنیدن نوای خوانندگان زن عام و مطلق!

شاید بر اساس فتوای دوم استماع برخی مداحی ها یا مولودی  های بانوان را برای آقایان بتوان حلال دانست لیکن تقید موضوع تا حدی است که حضرت آقا در پاسخ به استفتاء دیگری مبنی بر اینکه «آیا مداحى براى بانوان جایز است؟» محتاطانه فرموده اند: «مداحى زن در جایى که مى‌داند نامحرم صداى او را مى‌شنود اگر موجب جلب توجه و تهییج نامحرم و یا مفسده دیگرى گردد، جایز نیست.» حال چگونه برخی به زور می خواهند از فتاوای فوق حلیت گوش دادن به صدای جولیا پطرس و سالومه رپر را استخراج نمایند؛ الله أعلم!!

خطاب به این دوستان باید گفت لطفا برای گوش دادن به موسیقی علی الخصوص موسیقی رپ که از مبتذل ترین و زننده ترین انواع موسیقی است آن هم با صدای یک زن از حضرت آقا خرج نکنید و خود را مدیون ایشان و دیگرانی که بر اساس گفته شما این قبیل موسیقی ها را ممکن است شرعی بپندارند ننمایید!

کاری به این ندارم که اصلا موضوع محل بحث مگر چقدر دارای اهمیت بود که ذهن و وقت خودمان را چند روز صرف آن نموده و به بحث و جدل و گاهی هم مراء حول و حوش آن بپردازیم و اکنون هم دوباره آنرا زنده کنیم لیکن مقصود بنده از یادآوری این ماجرا و آن اختلافات چیز دیگری است. نکته ای که اخیرا ذهنم را به خود مشغول کرده بیماری اخیر مقام معظم رهبری مد ظله است. اخیراً و پس از عمل جراحی رهبر عزیزمان شاهد مطالب و پستهای فراوان ابراز ارادت و آرزوی شفا برای ایشان در فضای نت بودیم که البته بسیار هم خوب و پسندیده است لیکن سؤال اینجاست که آیا ما که بر سر موضوعات احساسی و نمادین اینچنین سنگ تمام می گذاریم، در عمل هم سر در گرو فرامین حضرت آقا داریم و یا اینکه نه تنها پیرو خوبی برای ایشان نیستیم بلکه برای اثبات ادعاهای بی حجت و بینه خود حتی از فتاوای ایشان نیز خرج می کنیم و آبرویی برای حزب الله و حزب اللهی جماعت باقی نمی گذاریم؟!

متاسفانه این فقط مشتی از خروار است و صد البته که مخاطب این نوشته فقط رفقای صدرالاشاره نیستند که اول از همه شخص نگارنده را شامل می شود. حقیر به نوبه خود شرمنده تمام نافرمانی ها، اهمال ها، کم کاری ها و مصادره به مطلوب هایی هستم که در حق این جانشین بر حق امام زمان(عج) مرتکب شده ام. لیکن حیطه تأثیرگذاری من و امثال من کجا و میزان اثرگذاری اعاظم صدرالذکر کجا!

باز متأسفانه معضل مصادره به مطلوب فرمایشات و نظرات مقام معظم رهبری محدود به فعالین فضای مجازی نیست و عمده مشکل مملکت نیز همین است که بزرگان عالم سیاست نیز برای به کرسی نشاندن سخنان و نظرات خود همواره فرامین ایشان را تفسیر به رأی کرده و مطابق نظر خود عمل کرده اند.

این مشکلی است که اگر روزی حل شود و مردم ما به آن بلوغ فکری برسند که سره و ناسره را در این بازار وانفسای ولایت مداری و خود محوری تشخیص دهند و اجرای صحیح و کامل دستورات ولی امر مسلمین را از مسئولین نظام مطالبه نمایند، بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد.

پی نوشت:

+ صفحه استفتائات جدید مقام معظم رهبری در Leader.ir
+ صفحه استفتائات معظم له در خصوص موسیقی در KHAMENEI.IR

نظرات (۸)

سلام
درخصوص فوق با نگارنده محترم موافقم
لکن متاسفانه این برداشت‌های تحمیلی بر سخنان رهبر عزیز انقلاب تنها انجام نمی شود و متاسفانه متون مقدس و حتی قانون نیز در جامعه ما در معرض این مسئله است.
بنده مدت زیادی ذهنم درگیر این موضوع بود و فکر می کنم حالا حالاها هم درست نشه
شما ببینید طیف افرادی که هرکدام با استناد به بخشی از سیره امام خمینی خود را علاقمند به ایشان معرفی می کنند چه طیف ناهمگونی است، همه هم خود را به گوشه ای از بیانات ایشان آویزان می کنند.
این جفا به رهبری و متون دینی هم می شود.
خدا به داد برسه
پاسخ:
سلام علیکم
عرض بنده هم همین مطالب مورد اشاره شما بوده

سلام

.

.

فلسفه؟

.

امروز در ایران مخالفان سرسختی ظهور کردند که انچنان فلسفه اسلامی را مورد هجمه قرار دادند که چیزی بعنوان فلسفه اسلامی وجود خارجی ندارد و حتی فیلسوفان اسلامی را به کپی برداری از فیلسوفان غربی متهم کردند.

.

.

نظریات بنیادین سیاسی اسلامی چه سرفصل هایی رو در بر میگیره ،و برای اغاز مطالعات در این بخش در دانشگاه چه رشته هایی را می توان انتخاب کرد؟

.

.

بحث دیگری دارم و ان این است اندیشمندان اسلامی برای مناظره ی رو در رو با اندیشه های غرب به چه علمی مسلط هستند؟

.

و مورد بعد هم اینکه از گفته های شما باید به این نتیجه رسید ،در واقع به حرف برخی از سخنان علما رسید، که اندیشه های غربی را کفر می دانستند و امروز کم کم القا ات اندیشه های غربی انچنان به خورد دینمداران جامعه ی ما داده شد  که ان ها حتی جرات به میان اوردن این حرفها را ندارند.؟!!!

پاسخ:
سلام علیکم
۱. اینکه فلسفه مخالفان جدی در میان حوزویان داشته و دارد چیز جدیدی و عجیبی نیست
ولی اینکه به همین دلیل دیگه چیزی به نام فلسفه اسلامی باقی نمانده از اون حرفهای عوامانه است
۲. به صورت کلی شما باید کتابهایی در باب اندیشه سیاسی اسلام، فقه سیاسی و تاریخ نظریات سیاسی در شیعه و ولایت فقیه مطالعه کنید
۳. اینکه اندیشه های غربی اکثرا الحادی است نیز باز موضوع عجیب و شاخداری نیست که نیاز به این قبیل استنتاجات داشته باشه
یک مطالعه گذرا موضوع رو براتون روشن می کنه
غرب از رنسانس به این سو مدام داره بیشتر از دین فاصله میگیره
ولی اینکه دینمداران جرات طرح این حرفها را ندارند باز ناشی ازربی اطلاعی شماست
بنده با توجه به اینکه شما در زمینه علوم اسلامی اطلاعات دقیقی ندارید توصیه کردم ابتدا و حداقل مقدمات معقولات را مطالعه کنید و سپس وارد وادی علوم غربی شوید
ولی اگر کسی در خصوص علوم انسانی اسلامی اشراف داشته باشه نقد و رد علوم انسانی غربی برای وی ساده خواهد بود
البته نباید فراموش کرد بنده خودم هم ادعای اشراف به علوم اسلامی را ندارم
پ ن:
جهت اطلاع بیشتر پرونده تحول در علوم انسانی بنده رو در وبلاگ مطالعه کنید
http://dehdari.blog.ir/1392/02/humanities
ضمنا اگر باز در این خصوص نظری داشتید ذیل همین صفحه پرونده بنویسید
چون مطالب شما به یادداشت فعلی ربطی ندارد

سلام

.

.

بازار کار رو شما فاکتور بگیرین و به بحث اشتغال نپردازین.

.

راهکار شما برای تقویت بنده در امر جریان شناسی سیاسی و تسلط بر اندیشه های سیاسی اسلامی چیست؟ایا اکتفا کردن به خواندن کتاب های سیاسی که روند اکادمیک هم ندارد می تواند مسیر اندیشه ای یکنواخت را در ذهن ها ایجاد کند؟

.

در ضمن تغییر رشته ی من علاقه ای است از جنس دغدغه برای حضور گسترده تر در امر سیاست است نه برای بازار کار و یا چیز دیگر.

پاسخ:
سلام علیکم
مسئله صرفا جریان شناسی نیست
جریان شناسی یک موضوع پسینی هست
مسائل مبنایی تری در میانه که اگر بدانها اشراف نداشته باشید سرنوشتی مانند امثال سعید حجاریان برای شما دور از ذهن نیست
و اگر اشراف داشته باشید چندان نیازی به جریان شناسی تفصیلی خوندن نیست
کافیه کلیات رو بدونید خودتون پشت پرده ها را خواهید فهمید
شما باید ابتدا در زمینه اعتقادات خودتون رو قوی کنید
بعد مطالعات مفصلی در حوزه معقولات مانند منطق، معرفت شناسی و فلسفه انجام بدید
و بعد نظریات بنیادین سیاسی اسلامی رو مطالعه کنید
اگر این مقدمات رو نداشته باشید ورود به این حوزه بسیار خطیر خواهد بود
سلام
.
دلیل اینکه علوم سیاسی رشته ی خوبی نیست یعنی چی؟؟؟
منظورتون اینه که التزام های اسلامی رو در ذهن ها از بین می بره؟؟؟
چرا مدیریت حالا،برای جریان شناسی های سیاسی خواندن مدیریت لازمه؟؟؟
شاید نظرتان این است که کسی علوم سیاسی را در دانشگاه می خواند،سرانجامش این است که ولایت فقیه را دیکتاتوری می داند.
پاسخ:
سلام علیکم
نه به اون شدت که شما گفتی!
علوم سیاسی مانند دیگر رشته های علوم انسانی بر مبنای مبانی فلسفی غربی استواره و از این منظر بنده مابقی رشته ها مانند جامعه شناسی علوم اجتماعی روانشناسی اقتصاد فلسفه غرب و مانند اینها رو هم مفید نمی دونم
مضافا بر اینکه علوم سیاسی بازار کار هم نداره به هیچ وجه
از نظر بازار کار از مزخرف ترین رشته های علوم انسانیه
از منظر اول مدیریت وضع بهتری داره و از منظر دوم قابل قیاس نیست
ببین مثلا در یک اداره دولتی علوم سیاسی فقط در حراست ها به کارگیری میشه که اونم خیلی دشواره ولی مدیریت رو اگر تو آشپزخونه اداره هم بذارند باز میتونه بگه من مدیر آشپزخانه ام:)
لذا کار براش فراوونه
خصوصا که فردی لیسانس مهندسی هم داشته باشه

سلام

.

.به طور اتفاقی با این وبلاگ خوب با متن های دلنشین اشنا شدم،

.

یه درخواست از شما دارم که کتاب های مرجع ارشد علوم سیاسی را به من معرفی کنید و راهکارهای موفقیت جهت قبولی در کنکور این رشته را اعلام کنید چون من لیسلنس برق دارم میخوام تغییر رشته بدم. اگر کمی راهنمایی کنید ممنون میشم

پاسخ:
سلام علیکم
به نظر حقیر علوم سیاسی رشته خوبی برای ادامه تحصیل نیست
چرا مدیریت نمیری؟

سلام

.

ببخشید رشته ی تحصیلی و مدرک تحصیلی شما چیه؟از کدوم دانشگاه

اگر رشته ی علوم سیاسی هستین در خواست راهنمایی از شما را دارم

پاسخ:
سلام علیکم
بله
بنده علوم سیاسی خوندم
خوشحال میشم کمکتون کنم
بفرمایید
  • علیرضا بیگدلی
  • سلام
    ممنون، لینک شدید، ولی شما سعی کنید خلاصه تر بنویس
    سلام
    اومدم تو وبت و این نظرو واست گذاشتم چون دوست دارم بیای پیشم و پستام بخونی
    مطمعنم بهت خوش میگذره 
    فقط بیا
    ونظرت رو در مورد پسام بگو دمت گرم
    فدایی داری

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی